آزرده رفت مانا تاج‌الزمان ز ما

شاعر : انوري

زيرا که وقت رفتن رفتم نگفت نيزآزرده رفت مانا تاج‌الزمان ز ما
لفظش درست و مرد حکيمست و در عزيزاسراف از او طمع نتوان داشت شرط نيست
از مراعات شمس دين فيروزروزم از روز بهتر است اکنون
کي بر اعدا و اوليا پيروزجاودان از فلک خطابش اين
بگويم ار تو بگويي که آن چهار چه چيزچهار چيز همي خواهم از خداي ترا
به ريشت اندر هار و به سبلت اندر تيزبه پات اندر خار و به دستت اندر مار