اي همه سيرت تو هنگ و ثبات

شاعر : انوري

چه کنم بي‌ثبات و بي‌هنگماي همه سيرت تو هنگ و ثبات
هست از آن شرم چون قلم رنگمگر خطايي برفت بر قلمم
حاش لله نه مرد نيرنگمتا نگويي که شعر نيرنگيست
گرچه هست از جهانيان ننگماز جهاني به تست فخرم و بس
در خور هر عتاب و هر جنگمالحق الحق بدانچه کردستم
هم تو داني که بس سبک سنگمچه شود از من اين گران مشمر
که ز بد کرده نيک دلتنگمبد مشو با من و مکن دل تنگ
دل از اين من چگونه تنگ کنملنگ خواهي مرا روا باشد
حاش لله که هيچ ننگ کنمتا ترا من به قلتباني تو
چون به ميزان خود به سنگ کنمآن ترا از زن و مرا ز خدا
من بدين با خداي جنگ کنمتو بدان صلح کرده‌اي با زن