کردگارا مشته رندي ده جهان را خوش تراش

شاعر : انوري

تا که از قومي که هم ايشان و هم ما تيشه‌ايمکردگارا مشته رندي ده جهان را خوش تراش
لفظ و معني همچنان يعني که ما هم‌پيشه‌ايمشعر بردم خواجه را حالي جوابي باز گفت
راست چون شيران به شب آتش زده در بيشه‌ايمقصه تا کي گويم از بس خواب خرگوش خسان
دير شد معذور مي‌دار اندر آن انديشه‌ايمخاطر از انديشه عاجز و نقد کيسه اين