تو با من نسازي که از صحبت من

شاعر : انوري

ملامت فزايد شما را و تاسهتو با من نسازي که از صحبت من
تو در فاژه افتي و من در عطاسهتو زر خواهي و من سخن عرضه دارم
که پابند زر ديده‌ام صد حماسهنه هرجا که باشد سخن زر نباشد
تو خود مي‌شناسي به علم فراسهنه من بوفراسم امير قبيله
چه آيد ترا از کتاب و کراسهکتاب و کراسه است اينجا تجمل
نباشد نه خوردي خدنگ و نه کاسهگرفتم بود گندمين نان چو پاسخ