ساده ترکي ز ده به شهر آمد

شاعر : اوحدي مراغه اي

پيش شيخي تمام بهر آمدساده ترکي ز ده به شهر آمد
در ميان جست ترکمان بيفکرسفره‌اي چرب ديد و حلقه‌ي ذکر
به سه شب مغز خويشتن برکندخود مگو تا چگونه گويد و چند
روستايي ز خرقه سير آمدروز چارم چو آش دير آمد
نتوانست شيخ نرمش کردگرچه تکرار ذکر گرمش کرد
راه صحرا گرفت و شيخ برستخام بود آن مريد و بيرون جست
نتوان داد هر کسي را بارتا بداني که اندرين بازار
بدر لا اله الا اللهدل بي‌علم را نباشد راه