با ياد تو زهر بر شکر خندد

شاعر : خاقاني

با روي تو شام بر سحر خنددبا ياد تو زهر بر شکر خندد
کان روي به آفتاب برخندددرماه نو از چه روي مي‌خندي
گر عشق اين است ازين بتر خنددعاشق همه زهر خندد از عشقت
آفاق بر آهنين سپر خنددآنجا که تو تير غمزه اندازي
عشاق بر آتش سقر خنددو آنجا که من از جگر کشم آهي
دانم که عقيق تو شکر خنددمن در غم تو عقيق مي‌گريم
از شرم چو گل به پوست درخنددچون لعل تو بيند اشک خاقاني