طوبي لک اي پيک صبا خرم رسيدي مرحبا

شاعر : خواجوي کرماني

بالله قل لحاشتي ما بال رکب قد سريطوبي لک اي پيک صبا خرم رسيدي مرحبا
طرفي علي هجرانهم تبکي و ما تغني البکاياران برون رفتند و من در بحرخون افتاده‌ام
ساروا و من آماقنا اجروا ينا بيع الدمابار سفر بستند و من چون صيد وحشي پاي بند
و الرکب قد ساروا الي الايحاد و الحادي حداافتان و خيزان ميروم تاکي رسم در کاروان
قلبي هوي في هوة و الدهر، ملق في الهويمحمل برون بردند و من چون ناقه ميراندم ز پي
مد الغمام سرادقا اعلي شماريخ الذريچون تيره نبود روز من کز آه عالم سوز من
اکبو و اقفوا اثرهم والعيس تحدي في الزبيراضي شدم کز کاروان بانگ درائي بشنوم
ريح الصبا سارت الي نجد و قلبي قد صباچون محمل سلطان شرق از سوي شام آمد برون
والورق اوراق المني يتلو علي اهل الهويخواجو به شبگير از هوا هر دم نوائي ميزند