کي طرف گلستان چو سر کوي تو باشد

شاعر : خواجوي کرماني

يا سرو روان چون قد دلجوي تو باشدکي طرف گلستان چو سر کوي تو باشد
ليکن نه کماني که ببازوي تو باشدمانند کمان شد قد چون تير خدنگم
گويند که در حلقه‌ي گيسوي تو باشددر تاب مرو گر دل گمگشته‌ي ما را
کز هر دو جهان قبله‌ي من روي تو باشدبيروي تو از هر دو جهان روي بتابم
کو خاک کف پاي سرکوي تو باشددر ديده کشم خاک کف پاي کسي را
از هر دو طرف ميل دلم سوي تو باشدگر روي سوي کعبه کنم يا بخرابات
سلطان من آنست که هندوي تو باشدصياد من آنست که نخجير تو گردد
پيوسته دلش چون خم ابروي تو باشدهر کس که بابروي دوتاي تو دهد دل
سودا زده‌ي سلسله‌ي موي تو باشدوانکس که چو خواجو بخرد موي شکافد