آن رفت که ميل دل من سوي شما بود

شاعر : خواجوي کرماني

شب تا بسحر خوابگهم کوي شما بودآن رفت که ميل دل من سوي شما بود
محراب روان گوشه‌ي ابروي شما بودآن رفت که پيوسته‌ام از روي عبادت
در سوز و گداز از هوس روي شما بودآن رفت که شمع دل من در شب حيرت
مقصود من سوخته دل بوي شما بودآن رفت که از نکهت انفاس بهاران
دلبند من خسته جگر موي شما بودآن رفت که در تيره شب از غايت سودا
چشمم همه بر غمزه‌ي جادوي شما بودآن رفت که هر دم که ز بابل ز دمي لاف
پروانه‌ي شمع رخ دلجوي شما بودآن رفت که مرغ دل پر آتش خواجو