در چمن دوش ببوي تو گذر مي‌کردم

شاعر : خواجوي کرماني

قدح لاله پر از خون جگر مي‌کردمدر چمن دوش ببوي تو گذر مي‌کردم
در گل از حسرت روي تو نظر مي‌کردمپاي سرو از هوس قد تو مي‌بوسيدم
نسبت پسته تنگت بشکر مي‌کردمسخن طوطي خطت به چمن مي‌گفتم
وانگه از ناوک چشم تو حذر مي‌کردمچشم نرگس به خيال نظرت مي‌ديدم
ياد آن گيسوي چون عنبر تر مي‌کردمچون صبا سلسله‌ي سنبل تر مي‌افشاند
صفت روي تو با مرغ سحر مي‌کردمهر زمانم که نظر بر رخ گل مي‌افتاد
تيرآه از سپر چرخ بدر مي‌کردمچون کمانخانه‌ي ابروي تو مي‌کردم ياد
شمع خاور ز دل سوخته بر مي‌کردممشعل مه بدم سر فرو مي‌کشتم
کار دل همچو فلک زير و زبر مي‌کردمچون فغان دل خواجو بفلک بر مي‌شد