اي صبا حال جگر گوشه‌ي ما چيست بگو

شاعر : خواجوي کرماني

در دل آن مه خورشيد لقا چيست بگواي صبا حال جگر گوشه‌ي ما چيست بگو
درد ما را بجز از صبر دوا چيست بگوصبر چون در مرض خسته دلان نافع نيست
خبر يوسف گمگشته‌ي ما چيست بگواگر از مصر بدين جانبت افتاد گذار
هيچکس گفت که احوال گدا چيست بگوهرگز از صدر نشينان سلاطين با تو
عزم بلقيس چه و حال سبا چيست بگواز براي دلم اي هدهد ميمون آخر
چين گيسوي تو اي ترک ختا چيست بگوگرنه آنست کزو مشک ختا مي‌خيزد
آن خم ابروي انگشت نما چيست بگوآخر اي ماه پريچهره اگر نيست هلال
بر من اي دلبر بي مهر و وفا چيست بگوبجز از آن که برم مهر و وفاي تو به خاک
جرم اين خسته دل از بهر خدا چيست بگوقصد خواجو چه نمائي و نترسي ز خدا