امشب سبکتر مي‌زنند اين طبل بي‌هنگام را

شاعر : سعدي

يا وقت بيداري غلط بودست مرغ بام راامشب سبکتر مي‌زنند اين طبل بي‌هنگام را
ما همچنان لب بر لبي نابرگرفته کام رايک لحظه بود اين يا شبي کز عمر ما تاراج شد
کز عهده بيرون آمدن نتوانم اين انعام راهم تازه رويم هم خجل هم شادمان هم تنگ دل
جز سر نمي‌دانم نهادن عذر اين اقدام راگر پاي بر فرقم نهي تشريف قربت مي‌دهي
بگذار تا جان مي‌دهد بدگوي بدفرجام راچون بخت نيک انجام را با ما به کلي صلح شد
ما بت پرستي مي‌کنيم آن گه چنين اصنام راسعدي علم شد در جهان صوفي و عامي گو بدان