سرو چمن پيش اعتدال تو پستست

شاعر : سعدي

روي تو بازار آفتاب شکستستسرو چمن پيش اعتدال تو پستست
پيش وجودت چراغ باز نشستستشمع فلک با هزار مشعل انجم
در رمضان نيز چشم‌هاي تو مستستتوبه کند مردم از گناه به شعبان
مرد ندانم که از کمند تو جستستاين همه زورآوري و مردي و شيري
وان دگر از عاشقان به تير تو خستستاين يکي از دوستان به تيغ تو کشتست
ديده ندارد که دل به مهر نبستستديده به دل مي‌برد حکايت مجنون
پيش کسي گو کش اختيار به دستستدست طلب داشتن ز دامن معشوق
هر که ندارد دواب نفس پرستستبا چو تو روحانيي تعلق خاطر
نيشکرش در دهان تلخ کبستستمنکر سعدي که ذوق عشق ندارد