يارا بهشت صحبت ياران همدمست

شاعر : سعدي

ديدار يار نامتناسب جهنمستيارا بهشت صحبت ياران همدمست
درياب کز حيات جهان حاصل آن دمستهر دم که در حضور عزيزي برآوري
بس ديو را که صورت فرزند آدمستنه هر که چشم و گوش و دهان دارد آدميست
يا لطف صورتيست دگر حشو عالمستآنست آدمي که در او حسن سيرتي
جز بر دو روي يار موافق که در همستهرگز حسد نبرده و حسرت نخورده‌ام
بوي خوش ربيع بر ايشان محرمستآنان که در بهار به صحرا نمي‌روند
پندش مده که جهل در او نيک محکمستوان سنگ دل که ديده بدوزد ز روي خوب
ور هست در مجاورت يار محرمستآرام نيست در همه عالم به اتفاق
ديدار دوستان که ببينند مرهمستگر خون تازه مي‌رود از ريش اهل دل
ليکن رفيق بر همه چيزي مقدمستدنيا خوشست و مال عزيزست و تن شريف
سعدي به روي دوست همه روزه خرمستممسک براي مال همه ساله تنگ دل