باد آمد و بوي عنبر آورد

شاعر : سعدي

بادام شکوفه بر سر آوردباد آمد و بوي عنبر آورد
با آن همه خار سر درآوردشاخ گل از اضطراب بلبل
قاصد که پيام دلبر آوردتا پاي مبارکش ببوسم
او نافه مشک اذفر آوردما نامه بدو سپرده بوديم
بوي گلي از تو خوشتر آوردهرگز نشنيده‌ام که بادي
نشنيد که هيچ مادر آوردکس مثل تو خوبروي فرزند
روزي به نماز ديگر آوردبيچاره کسي که در فراقت
هر قطره که خورد گوهر آوردسعدي دل روشنت صدف وار
شور از متميزان برآوردشيريني دختران طبعت
در عهد تو هر که دختر آوردشايد که کند به زنده در گور