اگر سروي به بالاي تو باشد

شاعر : سعدي

نه چون بشن دلاراي تو باشداگر سروي به بالاي تو باشد
نپندارم که همتاي تو باشدو گر خورشيد در مجلس نشيند
که مولودي به سيماي تو باشدو گر دوران ز سر گيرند هيهات
که چون ابروي زيباي تو باشدکه دارد در همه لشکر کماني
همه شيراز يغماي تو باشدمبادا ور بود غارت در اسلام
همي‌سازيم تا راي تو باشدبراي خود نشايد در تو پيوست
برون کرديم تا جاي تو باشددو عالم را به يک بار از دل تنگ
مرا کي صبر فرداي تو باشديک امروزست ما را نقد ايام
به شرط آن که سوداي تو باشدخوشست اندر سر ديوانه سودا
همان بهتر که در پاي تو باشدسر سعدي چو خواهد رفتن از دست