ساقي بده آن شراب گلرنگ

شاعر : سعدي

مطرب بزن آن نواي بر چنگساقي بده آن شراب گلرنگ
تا کي زنم آبگينه بر سنگکز زهد نديده‌ام فتوحي
الا که برفت نام با ننگخون شد دل من نديده کامي
رفت از بر من هزار فرسنگعشق آمد و عقل همچو بادي
با عاشق خسته دل کني جنگاي زاهد خرقه پوش تا کي
زاهد بنگر نشسته دلتنگگرد دو جهان بگشته عاشق
باشد که به وصل تو زنم چنگمن خرقه فکنده‌ام ز عشقت
تا در دو جهان شوي به يک رنگسعدي همه روز عشق مي‌باز