گر به رخسار چو ماهت صنما مي‌نگرم

شاعر : سعدي

به حقيقت اثر لطف خدا مي‌نگرمگر به رخسار چو ماهت صنما مي‌نگرم
هر زمان صد رهت اندر سر و پا مي‌نگرمتا مگر ديده ز روي تو بيابد اثري
من به خاک کف پايت به وفا مي‌نگرمتو به حال من مسکين به جفا مي‌نگري
تو کجا و من سرگشته کجا مي‌نگرمآفتابي تو و من ذره مسکين ضعيف
در سواد سر زلفت به خطا مي‌نگرمسر زلفت ظلماتست و لبت آب حيات
گر به چين سر زلفت به خطا مي‌نگرمهندوي چشم مبيناد رخ ترک تو باز
مي‌روم وز سر حسرت به قفا مي‌نگرمراه عشق تو درازست ولي سعدي وار