سهل باشد به ترک جان گفتن

شاعر : سعدي

ترک جانان نمي‌توان گفتنسهل باشد به ترک جان گفتن
شکرينست از آن دهان گفتنهر چه زان تلختر بخواهي گفت
سخن سرو بوستان گفتنتوبه کرديم پيش بالايت
که نمي‌داندت نشان گفتنآن چنان وهم در تو حيرانست
رستگاري به الامان گفتنبه کمندي درم که ممکن نيست
متردد شدم در آن گفتندفتري در تو وضع مي‌کردم
که بشايد به داستان گفتنکه تو شيرينتري از آن شيرين
با گل از دست باغبان گفتنبلبلان نيک زهره مي‌دارند
درد با يار مهربان گفتنمن نمي‌يارم از جفاي رقيب
نتواند به ساربان گفتنوان که با يار هودجش نظرست
حيف باشد به ترجمان گفتنسخن سر به مهر دوست به دوست
بس بخواهند در جهان گفتناين حکايت که مي‌کند سعدي