نشان بخت بلندست و طالع ميمون

شاعر : سعدي

علي الصباح نظر بر جمال روزافزوننشان بخت بلندست و طالع ميمون
چگونه دوست ندارد شمايل موزونعلي الخصوص کسي را که طبع موزونست
به دست دوست حلالست اگر بريزد خونگر آبروي بريزد ميان انجمنت
سر هلاک نداري مگرد پيرامونمثال عاشق و معشوق شمع و پروانه‌ست
عجب که ليلي را دل نسوخت بر مجنونبسوخت مجنون در عشق صورت ليلي
مجال نطق نباشد که بازگويد چونچگونه وصف جمالش کنم که حيران را
که در حديث نمي‌گنجد اشتياق درونهمين تغير بيرون دليل عشق بسست
به ملک روي زمين مي‌دهد زهي مغبوناگر کسي نفسي از زمان صحبت دوست
حديث دلبر فتان و عاشق مفتونسخن دراز کشيديم و همچنان باقيست
خيال وصل تو از سر نمي‌کند بيرونجفاي عشق تو چندان که مي‌برد سعدي