اگر گلاله مشکين ز رخ براندازي

شاعر : سعدي

کنند در قدمت عاشقان سراندازياگر گلاله مشکين ز رخ براندازي
نظاره کن که چه مستي کنند و جانبازياگر به رقص درآيي تو سرو سيم اندام
به سرو و لاله و شمشاد و گل نپردازيتو با چنين قد و بالا و صورت زيبا
کدام سرو کند با قدت سرافرازيکدام باغ چو رخسار تو گلي دارد
نظر تو با قد و بالاي خود نيندازيبه حسن خال و بناگوش اگر نگاه کني
که با کلاله جعدت همي‌کند بازيغلام باد صبايم غلام باد صبا
بنال بلبل مستان که بس خوش آوازيبگوي مطرب ياران بيار زمزمه‌اي
هزار صيد به يک تاختن بيندازيکه گفته‌ست که صد دل به غمزه‌اي ببري
شدم غلام همه شاعران شيرازيز لطف لفظ شکربار گفته سعدي