کسي گفت حجاج خون‌خواره‌اي است

شاعر : سعدي

دلش همچو سنگ سيه پاره‌اي استکسي گفت حجاج خون‌خواره‌اي است
خدايا تو بستان از او داد خلقنترسد همي ز آه و فرياد خلق
جوان را يکي پند پيرانه دادجهانديده‌اي پير ديرينه زاد
بخواهند وز ديگران کين اوکز او داد مظلوم مسکين او
که خود زير دستش کند روزگارتو دست از وي و روزگارش بدار
نه نيز از تو غيبت پسند آيدمنه بيداد از او بهره‌مند آيدم
که پيمانه پر کرد و ديوان سياهبه دوزخ برد مدبري را گناه
مبادا که تنها به دوزخ روددگر کس به غيبت پيش مي‌دود