ثنا و حمد بي‌پايان خدا را

شاعر : سعدي

که صنعش در وجود آورد ما راثنا و حمد بي‌پايان خدا را
کريما منعما آمرزگاراالها قادرا پروردگارا
اگر رحمت کني مشتي گدا راچه باشد پادشاه پادشاهان
عطا دادي به فضل خويش ما راخداوندا تو ايمان و شهادت
که ديگر باز نستاني عطا راوز انعامت هميدون چشم داريم
اگر خط درکشي جرم و خطا رااز احسان خداوندي عجب نيست
که دادي انبيا و اوليا راخداوندا بدان تشريف عزت
که بشکستند شيطان و هوا رابدان مردان ميدان عبادت
نيندازي من ناپارسا رابه حق پارسايان کز در خويش
که آمين تقويت باشد دعا رامسلمانان ز صدق آمين بگوييد
ندانستيم شيطان و قضا راخدايا هيچ درماني و دفعي
به نزديکان حضرت بخش ما راچو از بي دولتي دور اوفتاديم
شفيع آرد روان مصطفي راخدايا گر تو سعدي را براني
چراغ و چشم جمله انبيا رامحمد سيد سادات عالم