خوشتر از دوران عشق ايام نيست

شاعر : سعدي

بامداد عاشقان را شام نيستخوشتر از دوران عشق ايام نيست
عشق را آغاز هست انجام نيستمطربان رفتند و صوفي در سماع
عارفان را منتهاي کام نيستکام هر جوينده‌اي را آخريست
زانکه هر کس محرم پيغام نيستاز هزاران در يکي گيرد سماع
در سراي خاص، بار عام نيستآشنايان ره بدين معني برند
پخته داند کاين سخن با خام نيستتا نسوزد برنيايد بوي عود
مي‌برد، معشوق ما را نام نيستهر کسي را نام معشوقي که هست
پيش اندام تو هيچ اندام نيستسرو را با جمله زيبايي که هست
و آن کجا داند که درد آشام نيستمستي از من پرس و شور عاشقي
هر که را در وي گرفت آرام نيستباد صبح و خاک شيراز آتشيست
ورنه بانگ صبح بي هنگام نيستخواب بي‌هنگامت از ره مي‌برد
خود پرستي کمتر از اصنام نيستسعديا چون بت شکستي خود مباش