نادر از عالم توحيد کسي برخيزد

شاعر : سعدي

کز سر هر دو جهان در نفسي برخيزدنادر از عالم توحيد کسي برخيزد
کز پي هر شکري چون مگسي برخيزدآستين کشته‌ي غيرت شود اندر ره عشق
طفل باشد که به بانگ جرسي برخيزدبه حوادث متفرق نشوند اهل بهشت
هر که زين راه به بادي چو خسي برخيزدسنگ‌وش در ره سيلاب کجا دارد پاي
سابقي گردد اگر بازپسي برخيزدگرچه دوري به روش کوش که در راه خداي
که نه از پنجه‌ي هر بوالهوسي برخيزدسعديا دامن اقبال گرفتن کاريست