اي بيش از آنکه در قلم آيد ثناي تو

شاعر : سعدي

واجب بر اهل مشرق و مغرب دعاي تواي بيش از آنکه در قلم آيد ثناي تو
الا به زير سايه‌ي همچون هماي تودرويش و پادشاه ندانم درين زمان
هرگز نبوده‌اند به عدل و سخاي تونوشين روان و حاتم طايي که بوده‌اند
آوازه‌ي تعبد و خوف و رجاي تومنشور در نواحي و مشهور در جهان
از يمن همت و قدم پارساي تواسلام در امان و ضمان سالمتست
در چشم آفتاب کشد خاک پاي توگر آسمان بداند قدر تو بر زمين
پروردگار خلق تواند جزاي توخلق از جزاي خير تو کردن مقصرند
گر بر فلک رسد نرسد در عطاي توشکر مسافران که به آفاق مي‌رود
چندان اثر که همت کشور گشاي توتيغ مبارزان نکند در ديار خصم
الا کسي که روي بتابد ز راي توبدبخت نيست در همه عالم به اتفاق
باقي مباد هر که نخواهد بقاي تواي در بقاي عمر تو خير جهانيان
بنشين که مثل تو ننشيند به جاي توخاص از براي مصلحت عام ديرسال
تا سعدي از خداي بخواهد براي توآن چيست در جهان که نداري تو آن مراد
عايد به خير باد صباح و مساي توتا آفتاب مي‌رود و صبح مي‌دمد
کو روز و شب نمي‌طلبد جز رضاي تويارب رضاي او تو برآور به فضل خويش