اي سنايي کفر و دين در عاشقي يکسان شمر

شاعر : سنايي غزنوي

جان ده اندر عشق و آنگه جان ستان را جان شمراي سنايي کفر و دين در عاشقي يکسان شمر
دستگاه کفر بيش از مايه‌ي ايمان شمرکفر و ايمان گر به صورت پيش تو حاضر شوند
هر چه آن را از تو بيرون برد آن را آن شمرور نمي‌داني که خود جانان چه باشد در صفا
در کنار افشان ز چشم و چشمه‌ي حيوان شمرچشمه‌ي حيوان چه جويي قطره‌اي آب از نياز
پوست را بر قالب خود خانه‌ي احزان شمريوسف گم کرده از نو ديده‌ي شوخي بدوز