اي دوست ره جفا رها کن

شاعر : سنايي غزنوي

تقصير گذشته را قضا کناي دوست ره جفا رها کن
با حاجب بارت آشنا کنبر درگه وصل خويش ما را
بدخويي را ز خود جدا کندر صورت عشق ما نگارا
آخر کاري براي ما کنآخر روزي براي ما زي
با ما دل خويش خوش لقا کنماها تو نگار خوش لقايي
تو رشته‌ي دوستي دو تا کنمن دل کردم ز عشق يکتا
راضي شده‌ام هلا بلا کناکنون که تو تشنه‌ي بلايي
تن در دادم برو جفا کنورنه تو که سغبه‌ي جفايي
کاري که کني تو بي ريا کندر جمله هميشه با سنايي