اي ماه ماهان چند ازين اي شاه شاهان چند ازين

شاعر : سنايي غزنوي

پندت سزاي بند گشت آخر نگيري پند ازيناي ماه ماهان چند ازين اي شاه شاهان چند ازين
عادت مکن عاشقي کشي توبه بکن يکچند ازينگشتي تو سلطان از کشي تا کي بود اين سرکشي
اين خوي بد در تو رسد بگريز اي دلبند ازينبا روي خوب و خوي بد از تو کسي کي برخورد
ترسم پشيماني خوري اي يار بد پيوند ازينتا کي کني کبر آوري چون عاقبت را بنگري
زان صد يکي نشمرده‌ام آخر شوي خرسند ازيناول که نامت برده‌ام صد ضربه از غم خورده‌ام
از جان ما چد هي نشان روزي اگر پرسند ازيناي هوش و جان بي‌هشان جان و دل عاشق کشان
از وي وفا از تو جفا آخر نگويي چند ازيناز جور تست اندر دعا دست سنايي بر هوا