بر آن رخ نقطه‌ي خالش بسيط است

شاعر : شيخ محمود شبستري

که اصل مرکز دور محيط استبر آن رخ نقطه‌ي خالش بسيط است
وز او شد خط نفس و قلب آدماز او شد خط دور هر دو عالم
که عکس نقطه‌ي خال سياه استاز آن حال دل پرخون تباه است
کز آن منزل ره بيرون شدن نيستز خالش حال دل جز خون شدن نيست
دو نقطه نبود اندر اصل وحدتبه وحدت در نباشد هيچ کثرت
و يا دل عکس خال روي زيباستندانم خال او عکس دل ماست
و يا عکس دل آنجا شد هويداز عکس خال او دل گشت پيدا
به من پوشيده شد اين راز مشکلدل اندر روي او يا اوست در دل
چرا مي‌باشد آخر مختلف حالاگر هست اين دل ما عکس آن خال
گهي چون زلف او در اضطراب استگهي چون چشم مخمورش خراب است
گهي تاريک چون خال سياه استگهي روشن چو آن روي چو ماه است
گهي دوزخ بود گاهي بهشت استگهي مسجد بود گاهي کنشت است
گهي افتد به زير توده‌ي خاکگهي برتر شود از هفتم افلاک
شراب و شمع و شاهد را طلبکارپس از زهد و ورع گردد دگر بار