رخ نگار مرا هر زمان دگر رنگ است

شاعر : فخرالدين عراقي

به زير هر خم زلفش هزار نيرنگ استرخ نگار مرا هر زمان دگر رنگ است
ازين سبب دل عشاق در جهان تنگ استکرشمه‌اي بکند، صدهزار دل ببرد
بجاي دل سر زلف نگار در چنگ استاگر برفت دل از دست، گو: برو، که مرا
مرا هواي خرابات و باده و چنگ استاز آن گهي که خراباتيي دلم بربود
مرا چه جاي کرامات و نام يا ننگ است؟بدين صفت که منم، از شراب عشق خراب
ز عکس چهره‌ي تو هر زمان دگر رنگ استبيار ساقي، از آن مي، که ساغر او را
که آشتي بهمه حال بهتر از جنگ استبريز خون عراقي و آشتي وا کن