با عشق عقل‌فرسا ديوانه‌اي چه سنجد؟

شاعر : فخرالدين عراقي

با شمع روي زيبا پروانه‌اي چه سنجد؟با عشق عقل‌فرسا ديوانه‌اي چه سنجد؟
با تاب بند مويت ديوانه‌اي چه سنجد؟پيش خيال رويت جاني چه قدر دارد؟
در کوي آشنايي بيگانه‌اي چه سنجد؟با وصل جان‌فزايت جان را چه آشنايي؟
دل خود چه طاقت آرد؟ويرانه‌اي چه سنجد؟چون زلف برفشاني عالم خراب گردد
در جنت حسن رويت کاشانه‌اي چه سنجد؟گرچه خوش است و دلکش کاشانه‌اي است جنت
پيش بهشت رويت غم خانه‌اي چه سنجدبا من اگر نشيني برخيزم از سر جان
در پيش آن چنان رو، شکرانه‌اي چه سنجد؟گيرم که خود عراقي، شکرانه، جان فشاند