اندرين ره هر که او يکتا شود

شاعر : فخرالدين عراقي

گنج معني در دلش پيدا شوداندرين ره هر که او يکتا شود
اندرين ره هر که او بينا شودجز جمال خود نبيند در جهان
چون سوي دريا شود دريا شودقطره کز دريا برون آيد همي
در مقامات بقا يکتا شودگر صفات خود کند يکباره محو
در حريم هستي، او تنها شودهر که دل بر نيستي خود نهاد
فارغ و آسوده از اسما شوداز مسما هر که يابد بهره‌اي
صورت او جملگي معني شودور کند گم صورت هستي خويش
زنده‌ي جاويد در الا شودور نهنگ لاخورش زو طعمه ساخت
محو کن، تا سيرتت زيبا شودصورتت چون شد حجاب راه تو
دانکه منزلگاهت او ادني شودگر از اين منزل برون رفتي، يقين
تا ابد هرگز کسي چون ما شود؟ما به جانان زنده‌ايم، از جان بري
در دو عالم والي والا شودهر که آنجا مقصد و مقصود يافت
کي دلش مايل سوي صحرا شود؟هر که را دل رازدار عشق شد
گر عراقي محو اندر لا شودهم به بالا در رسد بي‌عقل و دين