من چه دانم که چرا از تو جدا افتادم؟

شاعر : فخرالدين عراقي

نيک نزديک بدم، دور چرا افتادم؟من چه دانم که چرا از تو جدا افتادم؟
من چه کردم که ز وصل تو جدا افتادم؟چه گنه کرد دلم کز تو چنين دور افتاد؟
از پي دوستي تو به بلا افتادمجرمم اين دان که ز جان دوست‌ترت مي‌دارم
من بيچاره به عشق تو کجا افتادم؟حاصلم از غم عشق تو نه بجز خون جگر
که بشد کار من از دست و ز پا افتادمپايمردي کن و از روي کرم دستم گير
چه خطا رفت که در رنج و عنا افتادم؟تا چه کردم، چه گنه بود، چه افتاد، چه شد؟
که درين واقعه‌ي بد ز قضا افتادمچند نالم ز عراقي؟ چه کند بيچاره؟