ما دگرباره توبه بشکستيم

شاعر : فخرالدين عراقي

وز غم نام و ننگ وارستيمما دگرباره توبه بشکستيم
کمر عاشقانه بر بستيمخرقه‌ي صوفيانه بدريديم
نفسي عاشقانه بنشستيمدر خرابات با مي و معشوق
وز دو چشمش خمار بشکستيماز مي لعل يار سرمستيم
کر مي لعل يار سر مستيمشايد ار شور در جهان فگنيم
از طرب، ذره‌وار، بر جستيمچون بديديم آفتاب رخش
تا بدان آفتاب پيوستيمچنگ در دامن شعاع زديم
از عراقي چو مهر بگسستيمذره بوديم، آفتاب شديم
کين زمان نيستيم يا هستيم؟اين همه هست، خود نمي‌دانيم