ما، کانده تو نياز داريم

شاعر : فخرالدين عراقي

دست از تو چگونه باز داريم؟ما، کانده تو نياز داريم
کز سوز غم تو ساز داريمشادان به غم تو چون نباشيم؟
چون لطف تو چاره ساز داريمبا سوز تو از چه رو نسازيم؟
از جانش، چو جان، نياز داريمتيمار تو گر چه جان بکاهد
چون همت سرفراز داريمسر بر قدمت نهيم روزي
چون ما دل عشقباز داريمجانبازي ما عجب نباشد
جانا، چو تو دلنواز داريمگر جان برود، چه باک ما را؟
انديشه‌ي جان‌گداز داريمدرياب، کز آتش فراقت
پيوسته دو چشم باز داريمبنما، که در انتظار رويت