ناخورده شراب مي‌خروشيم

شاعر : فخرالدين عراقي

بنگر چه کنيم؟ اگر بنوشيمناخورده شراب مي‌خروشيم
پس بيهده ما چه مي‌خروشيم؟از بي‌خبري خبر نداريم
کز خامي خويشتن بجوشيمتا چند پزيم ديگ سودا؟
وز ماتم دل پلاس پوشيمدل مرده، برون کشيم خرقه
کس مي نخرد، چه مي‌فروشيم؟اين زهد مزوري که ما راست
اين کار، وليک هم بکوشيمبا آنکه به ما نمي‌شود راست
يک جرعه به کام دل بنوشيمباشد که ز جام وصل جانان
امروز در آرزوي دوشيمشب خوش بوديم بي‌عراقي