اي در ميان جانم گنجي نهان نهاده

شاعر : فخرالدين عراقي

بس نکته‌هاي معني اندر زبان نهادهاي در ميان جانم گنجي نهان نهاده
در من يزيد عشقش پيش دکان نهادهسر حکيم ما را در شوق لايزالي
در بارگاه صورت تختش عيان نهادهدر جلوه‌گاه معني معشوق رخ نموده
وانگه نشان هستي بر بي‌نشان نهادهاز نيست هست کرده، از بهر جلوه‌ي خود
سري بدين عزيزي در قعر جان نهادهروحي بدين لطيفي در چاه تن فگنده
ابليس بهر تاديب اندر ميان نهادهخود کرده رهنمايي آدم به سوي گندم
هر لحظه جرم و عصيان بر اين و آن نهادهخود کرده آنچه کرده، وانگه بدين بهانه
اندر بهشت باقي امن و امان نهادهبعضي براي دوزخ، بعضي براي انسان
هر کس نصيب او را هم غيب‌دان نهادهکس را درين ميانه چون و چرا نزيبد
گوش دل عراقي بر آستان نهادهعمري درين تفکر، از غايت تحير