از غم دلدار زارم، مرگ به زين زندگي

شاعر : فخرالدين عراقي

وز فراقش دل فگارم، مرگ به زين زندگياز غم دلدار زارم، مرگ به زين زندگي
بي لب شيرين يارم، مرگ به زين زندگيعيش بر من ناخوش است و زندگاني نيک تلخ
مرگ کو تا جان سپارم؟ مرگ به زين زندگيزندگي بي‌روي خوبش بدتر است از مردگي
راحتي از خود ندارم، مرگ به زين زندگيهر کسي دارد ز خود آسايشي، دردا! که من
عمر ناخوش مي‌گذارم، مرگ به زين زندگيکاشکي ديدي من مسکين چگونه در غمش
وز غم دل بي‌قرارم، مرگ به زين زندگيهر دمي صد بار از تن مي برآيد جان من
بنگريد آخر به کارم، مرگ به زين زندگيکار من جان کندن است و ناله و زاري و درد
نعره‌ها از جان برآرم، مرگ به زين زندگيدر چنين جان کندني کافتاده‌ام، شايد که من
مرگ را من خواستارم، مرگ به زين زندگيهيچ کس ديدي که خواهد در دمي صدبار مرگ؟
مرگ را من دوستدارم، مرگ به زين زندگياز پي آن کز عراقي مرگ بستاند مرا