چه شاهدي است که با ماست در ميان امشب

شاعر : عطار

که روشن است ز رويش همه جهان امشبچه شاهدي است که با ماست در ميان امشب
نه زهره راست فروغي در آسمان امشبنه شمع راست شعاعي، نه ماه را تابي
که آفتاب شد از شرم او نهان امشبميان مجلس ما صورتي همي تابد
که هست مشتري و زهره را قران امشببسي سعادت از اين شب پديد خواهد شد
غنيمت است ملاقات دوستان امشبشبي خوش است و ز اغيار نيست کس بر ما
که همدم است مرا يار مهربان امشبدمي خوش است مکن صبح دم دمي مردي
که خلوتي است مرا با تو در نهان امشبميان ما و تو امشب کسي نمي گنجد
نواي تهنيت بزم عاشقان امشببساز مطرب از آن پرده‌هاي شور انگيز
ترانه‌ي خوش شيرين مطربان امشبهمه حکايت مطبوع درد عطار است