دولت عاشقان هواي تو است

شاعر : عطار

راحت طالبان بلاي تو استدولت عاشقان هواي تو است
گرد خاک در سراي تو استکيمياي سعادت دو جهان
که درو وصف کبرياي تو استناف آهو شود دهان کسي
که گذرگاه آشناي تو استسرمه‌ي ديده‌ها بود خاکي
آنکه در کوي تو گداي تو استملک عالم به هيچ نشمارد
از سر لطف دلگشاي تو استبه سحر ناز عاشقان با تو
عاشقان را در سراي تو استآنچه از ملک جاودان بيش است
خاک کوي فلک‌نماي تو استآنچه از سيرت ملوک به است
اين رهي طالب بلاي تو استاز بلا هر کسي گريزان است
جان من بسته‌ي رضاي تو استگر رضاي تو در بلاي من است
وصف تو لايق ثناي تو استمن ندانم ثناي تو به سزا
همه در جستن عطاي تو استاين تکاپوي و گفت و گوي فريد