گر جمله تويي همه جهان چيست

شاعر : عطار

ور هيچ نيم من اين فغان چيستگر جمله تويي همه جهان چيست
و آن چيست که غير توست آن چيستهم جمله تويي و هم همه تو
آوازه‌ي اين همه گمان چيستچون هست يقين که نيست جز تو
چندين غلط يکان يکان چيستچون نيست غلط کننده پيدا
چندين تک و پوي در جهان چيستچون کار جهان فناي محض است
چندين غم و درد بي کران چيستبر ما چو وجود نيست ما را
پس زحمت جان درين ميان چيستچون زنده به جان نيم به عشقم
زان بي خبر است جان که جان چيستجان در تو ز خويشتن فنا شد
جز گفت ميان تهي نشان چيستعطار ضعيف را ازين سر