روان‌شناسى و آسيب‌شناسى اينترنت (2)


 






 

رواج استفاده از هرزه‌نگارى در اينترنت
 

پژوهش‌ها، از روزافزون شدن استفاده از پايگاه‌هاى اينترنتى ويژه سكس حكايت مى‌كنند. در سال 1998م. دكتر كوپر با معالجه صدها كاربر متصل به طور هم‌زمان، پى برد كه 15 درصد آنان، به يكى از پايگاه‌هاى سكسى متصل بودند. همچنين پژوهشى در سال 1999م. نشان داد كه 31 درصد از كاربران متصل به اينترنت در يك زمان، به پايگاه‌هايى اتصال داشتند كه به سكس اختصاص داشت. نيز پژوهشى كه زير نظر مؤسسه بازپرورى معتادان به سكس در لوس‌آنجلس انجام شده، نشان داد كه هر هفته 25 ميليون نفر امريكايى به پايگاه‌هاى اينترنتى ويژه سكس متصل مى‌شوند. و اينكه اساسا 6 درصد از بازديدكنندگان هر گونه پايگاه اينترنتى، در پى موضوع‌هاى مربوط به سكس هستند.
كوپر، شررز، بويز و گوردون در سال 1998م. امور جنسى در اينترنت را باارزيابى آن‌لاين 1/1 كاربر وب بررسى كردند و گدين فيلد در سال 1999م.، نزديكبه 18000 كاربر وب را به منظور بررسى سوء استفاده‌هاى اينترنتى مطالعه كرد. پژوهش‌ها نشان داد كه شبكه اينترنت، محيطى براى توسعه و اجراى گونه‌هاى مختلف رفتار جنسى است.
يافته‌ها نشان مى‌دهد اتصال به پايگاه‌هاى اينترنتى ويژه سكس، افزون بر كاربران خانگى، از معضلات جدّى در محيط‌هاى كارى نيز هست.
بر اساس پژوهش‌هايى در مورد 500 شركت تجارى روشن شد كه كارمندان مرد، 62 درصد از زمان كارى خود در پشت رايانه را، در ديدن پايگاه‌هاى ويژه سكس سپرى مى‌كنند.
پى‌آمدهاى هرزه‌نگارى اينترنتى مى‌تواند بسيار خطرناك باشد. بسيارى افراد به خاطر استفاده از پايگاه‌هاى سكس اينترنتى، كار، فرصت شغلى و زندگى زناشويى خود را به مخاطره انداخته‌اند. اشنايدر در پژوهشى بر روى 91 زن كه شوهرانشان به اين عمل دچار شده‌اند، پى برد همه آنها احساس مى‌كنند كه به آنان خيانت شده و ايشان آسيب ديده‌اند. 68 درصد آنان اعلام كردند كه شوهرانشان به خاطر تماشاى سكس اينترنتى، به ايشان بى‌علاقه شده‌اند. 2/32 درصد از آنها نيز، علت جداشدن از همسرانشان را اينترنت مى‌دانستند.
به باور برخى، اينترنت اين توان را دارد تا به گونه‌اى بنيادين، اعمال، آداب و فرهنگ جنسى افراد را تغيير دهد و تعريف از رفتار جنسى را دگرگون سازد.
برخى از مؤلفان بر آنند كه بسيارى افراد به دليل تماشاى سكس‌هاى اينترنتى، به مشكلات جنسى آلوده شده‌اند كه در صورت نبود اينترنت اين اتفاق نمى‌افتاد. برخى پژوهش‌ها، از استفاده روزافزون از پايگاه‌هاى اينترنتى ويژه سكس و پى‌آمدهاى فردى و اجتماعى ناشى از آن خبر مى‌دهند. در حال حاضر، پايگاه‌هاى اينترنتى ويژه سكس، صنعتى است كه به سرعت در سراسر جهان در حال گسترش است و عامل آن، تا حدودى شرايط آزاد و بى‌قيد و شرط در اينترنت است.
نظر به همين شرايط آزاد و بى‌قيد و شرط در اينترنت، به تازگى شاهد شكل‌گيرى نوعى رابطه‌هاى عاشقانه و جنسى از طريق اينترنت هستيم كه در اصطلاح از آن به "سكس مجازي " ياد مى‌شود. سكس مجازى، موضوع جديدى است كه افراد مى‌توانند همديگر را در فضاى اينترنت ببينند و بدون تماس جسمانى، رابطه عاشقانه و سكسى را تجربه كنند. بى‌شك شكل‌گيرى چنين شرايطى در فضاى مجازى اينترنت مى‌تواند نقطه آغازى براى انقلاب ديگرى در عرصه اخلاق جنسى باشد. بر اساس برخى پژوهش‌ها،سكس مجازى مى‌تواند به كابوسى تبديل شود و افراد را وا دارد تا خانه و كاشانه خود را در جست‌وجوى فرد دل‌باخته‌اش رها كند. با وجود چنين شواهدى است كه مى‌تواناينترنت را عامل ترويج انحراف‌هاى اخلاقى در جامعه به‌ويژه براى نسل جوان دانست.

بازدارى‌زدايى در اينترنت
 

يكى از كاركردهاى اينترنت، بازدارى‌زدايى است. دو اصطلاح بازدارى و بازدارى‌زدايى، در نظريه روان‌تحليل‌گرى فرويد مطرح شده است. در اين ديدگاه، به مهار تكانه‌هاى غريزى "بُن " توسط "فرامن " بازدارى گفته مى‌شود. بُن مركب از غريزه‌ها، گرايش‌ها و خواسته‌هاى شخص است. اصرار بُن بر ارضاى بدون قيد و شرط اين غريزه‌ها و گرايش‌ها است. بُن افزون بر اينكه انسان را براى رفع نيازهاى اساسى برمى‌انگيزد، داراى جنبه‌هاى منفى و خواسته‌هاى نامقبول نيز هست. فرامن، نقطه مقابل بُن و تابع ارزش‌هاى اخلاقى است. فرامن مى‌كوشد ارضاى نيازها و گرايش‌هاى بُن را محدود ساخته و از خواسته‌هاى غيراخلاقى بازدارى كند.
در حالت عادى و به‌ويژه در موقعيت‌هايى كه فرد در حضور ديگران است، بُن تحت مراقبت فرامن قرار مى‌گيرد؛ يعنى از بروز اين تكانه‌هاى غريزى بازدارى مى‌شود، ولى در مواقع خاص اين مراقبت كم‌رنگ‌تر شده و بازدارى‌زدايى صورت مى‌گيرد. يكى از موقعيت‌هايى كه زمينه بازدارى‌زدايى را فراهم مى‌كند، اينترنت است. در اينترنت، افراد اعمالى را انجام مى‌دهند و چيزهايى مى‌گويند كه به طور عادى و در ديدارهاى رو در رو آنها را انجام نمى‌دهند. پژوهش‌گران اين وضعيت را ناشى از اينترنت مى‌دانند.
در اثر بازدارى‌زدايى، چه‌بسا افراد به جست‌وجوى مطالب و تصويرهاى هرزه‌نگارى بپردازند و به جاهايى كه احتمال اين گونه مطالب را مى‌دهند، سربزنند؛ جاهايى كه هرگز در جهان واقعى و حضور ديگران بازديد نخواهند كرد.
علل بازدارى‌زدايى در اينترنت چيست؟ در اينترنت چه چيزى هست كه فرد را از قيد و بندهاى روانى و اخلاقى آزاد مى‌كند و سبب مى‌شود قفل نيازها و احساسات درونى شكسته شود؟
يافته‌ها نشان مى‌دهد "گمنامي " و "نامرئى بودن "، دو عامل اصلى بازدارى‌زدايى در اينترنت است. در بسيارى از محيط‌هاى اينترنتى، افرادِ ديگر نمى‌توانند شما را ببينند. نامرئى بودن اين جرئت را به افراد مى‌دهد كه به جاهايى بروند و كارهاى بكنند كه در خارج از اينترنت نمى‌كردند. نامرئى بودن با گمنامى هم‌پوشى دارد. در ارتباط‌هاى متنى، ديگران نمى‌توانند شما را ببينند، يا صداى شما را بشنوند و شما نيز نمى‌توانيد صداى آنها را بشنويد و آنها را ببينيد. افراد در اين گونه ارتباط‌ها، نگران اين نخواهند بود كه از سوى كسى تهديد شوند؛ زيرا هر كارى كه انجام دهند، گمنام خواهند ماند.
يانگ در گزارش خود مى‌گويد زنانى كه نشانه‌هايى از اختلال به اينترنت را بروزمى‌دهند، از دانستن اينكه كسى آنها را نخواهد شناخت، آرامش مى‌يافتند.

خلوت اينترنت و انحراف‌هاى اخلاقى
 

جداى از آشفتگى‌هاى روانى ، اينترنت از نظر اخلاقى نيز مشكل‌ساز است. در پژوهش‌ها به برخى ويژگى‌هاى اينترنت همچون دست‌رسى آسان، ناشناس ماندن مصرف كنندگان آن و... اشاره شد. بر اساس مفاهيم و آموزه‌هاى دينى، مى‌توانيم اصطلاح "خلوت اينترنت " را در اينجا به كار ببريم. وقتى در قلمروى كه فرد در آن قرار دارد، كس ديگرى حضور نداشته باشد و رفتار او از چشم ديگران مخفى بماند، آن قلمرو را مى‌توان خلوت شخصى ناميد. انسان از برخى كارها در آشكار و حضور ديگران پرهيز مى‌كند، ولى چه‌بسا به محض دور شدن از چشم ديگران مرتكب آن شود؛ زيرا اساسا خلوت آسيب‌زا است. يكى از مصداق‌هاى بارز خلوت، "خلوت اينترنت " است. اينترنت با توجه به ماهيت، محتوا و شرايط و ويژگى‌هايى كه دارد، زمينه را براى انواع انحراف‌هاى اخلاقى آسان مى‌كند. شيطان در همه حال وسوسه‌انگيز است، ولى قدرت وسوسه‌انگيزى و تأثير وسوسه‌هاى او در خلوت و در فضايى كه فرد بدون آگاهى ديگران، به راحتى امكان دست‌رسى به انواع تصويرها و محتواهاى جنسى مستهجن را دارد، بيشتر مى‌گردد.
بنابراين، ماهيت اينترنت، ماهيت شيطانى و وسوسه‌انگيز است و در بسيارى از روايت‌هاى اسلامى از خلوت كردن، به‌ويژه در موقعيت‌هايى كه زمينه گناه فراهم است ـ مانند خلوت كردن با نامحرم ـ نهى شده است.
همان‌گونه كه روشن است، با توجه به محتواى اينترنت و گرايش بسيارى از كاربران آن، خطرى بالقوه به شمار مى‌آيد.
در پژوهشى كه برسون، فرون و آفتاب انجام دادند، يك دختر نوجوان اظهار داشت "ارتباط از طريق اينترنت، مانند نقابى در برابر دنيا است؛ مى‌توانيد هرچيزى مى‌خواهيد بگوييد و هر كارى مى‌خواهيد انجام دهيد و هرگز هم كسى شما را نمى‌شناسد و از كار شما آگاهى نمى‌يابد ". اين اظهار نظر، هرچند سخن يكى از پاسخ دهندگان به پژوهشيدرباره گمنامى اينترنتى است، يكى از مسائل مهم روان‌شناسى اينترنت، يعنى تأثيرهاى گمنامى را بر بروز اعمال غيراخلاقى از سوى كاربران اينترنت اثبات مى‌كند. ماهيت گمنام اينترنت مى‌تواند سبب شود افراد كارهايى بكنند و چيزهايى بگويند كه در خارج از آن نمى‌كنند. در پژوهش برسون، فرون و آفتاب، هنگامى كه از دختران نوجوان مورد پژوهش، پرسيده شد كه آيا هرگز در اينترنت كارى انجام داده‌اند كه در زندگى واقعى از آنان سر نمى‌زند، 60% آنها گزارش دادند در برخى از انواع سكس‌هاى مجازى شركت داشته اند.
گرينفيلد91 (1999م.) در پژوهشى، رفتار اينترنتى خود گزارشى نزديك به 18 هزارنفر را كه به نظرسنجى شبكه خبرى ABC پاسخ داده بودند، بررسى كرد و به اين نتيجه رسيد كه اينترنت عاملى بالقوه خطرناك است و به دليل وجود حوزه‌هاى محتوايى ويژه، مانند تصويرهاى جنسى، قمار، بازار بورس و سكس مجازى از آن سوء استفاده مى‌شود. در اين پژوهش، چندين عامل تحريك كننده ديگر نيز در اينترنت بازشناسى شده است كه زمينه سوء استفاده از اينترنت را فراهم مى‌آورد. اين ويژگى‌ها عبارتند از:
1. نزديكى مضاعف؛ در ميان همه شركت كنندگان زن و مرد، هنگامى كه در داخل خط بودند، نزديكى مضاعفى (41درصد) گزارش شد و در ميان الزام‌هاى اينترنتى، اين شاخص به 75 درصد رسيد؛
2. بى‌قيد و بندي؛ 43 درصد از آزمودنى‌ها، تجربه‌اى از بى‌قيد و بندى را گزارش كردند؛
3. نبود محدوديت‌ها؛ 39 درصد از كاربران آن‌لاين، به نبود نظارت و محدوديت در استفاده از اينترنت اذعان كردند؛
4. ويژگى فرازماني؛ بيشتر آزمودنى‌ها در اين پژوهش، فرازمانى بودن اينترنت را يكى از عوامل خطرساز دانسته‌اند؛
5. خارج از كنترل بودن؛ بسيارى از آزمودنى‌ها، احساس خارج از كنترل بودن خود را به هنگام استفاده از اينترنت تأييد كردند.
بر اساس اين پژوهش‌ها، چه‌بسا افراد به‌ويژه جوانان و نوجوانان در نتيجه اتصال به اينترنت و نبود مراقبت از سوى خانواده و ديگر نهادهاى مسئول، در موقعيت‌هاى خطرناك قرار بگيرند.
بولن و هاره (2000م.) در پژوهشى با عنوان "اينترنت؛ پى‌آمدهاى آن بر سلامت و رفتار "، از پنج عامل به عنوان آسيب‌هايى كه كاربران اينترنت را تهديد مى‌كند، نام برده‌اند. اين عوامل عبارتند از:
1. ماهيت سانسور نشده اينترنت و ناتوانى افراد در ارزيابى دقيق اطلاعاتى كه با آن مواجه مى‌شوند؛
2. پى‌آمدهاى منفى ديدن هرزه‌نگارى‌ها و محتواهاى جنسى و غيراخلاقي؛
3. پى‌آمدهاى تحريك جنسي؛ در اين فضاى مجازى، اين احتمال هست كه افراد به طور ناخودآگاه از داده‌ها و تصويرها تأثير پذيرند. از نظر روان‌شناسى، ما مى‌توانيم محرك‌هايى را ثبت كنيم كه از ادراك آنها ناآگاهيم. در واقع، مى‌توانيم به نوعى يادگيرى و تأثيرپذيرى از محرك‌هاى جنسى در اينترنت معتقد باشيم كه آگاهانه نيست و افراد بدون قصد و آگاهى به ثبت آن اقدام مى‌كنند. اين گونه يادگيرى، در اصطلاح "يادگيرى پنهان " ناميده مى‌شود.
4. خطرهاى بالقوه ناشى از فراهم شدن ديدارهاى شخصى آن‌لاين با افراد گوناگون؛
5. پى‌آمدهاى مواجهه با پايگاه‌ها يا منابع آزار دهنده و تهديد كننده.
امروزه درباره اينكه چه فرد يا افرادى مسئول نهايى ايمنى و سلامت روانى جوانان و نوجوانان به هنگام اتصال به اينترنت هستند، اختلاف نظر وجود دارد. آيا اين مسئوليت بر عهده قانون‌گذاران، مربيان و نهادهاى اجتماعى و خانواده است يا شركت‌ها و افرادى كه داده‌هايشان را روى اينترنت مى‌فرستند؟
در زمينه مديريت اينترنت، به منظور پيش‌گيرى از آسيب‌هاى فرهنگى و روان‌شناختى و روشى كه بايد به كار برده شود، ديدگاه‌ها و راهكارهاى مختلفى (آموزشى، مداخله دولت، نرم‌افزارهاى فيلتر كردن، برنامه‌هاى جاى‌گزين و...) ارائه شده كه از گستره بحث ما در اين مقاله خارج است.
3. اعتياد به اينترنت
اگر بپذيريم كه هر چيزى مى‌تواند جنبه اعتيادآور و بيمارگونه به خود بگيرد، در اين صورت كاملاً منطقى خواهد بود كه از اعتياد به اينترنت سخن بگوييم.
توجه زيادى كه امروزه روان‌شناسان و روان‌پزشكان درباره اعتياد به اينترنت دارند، نشان مى‌دهد اين موضوع همچنان مهم و بحث‌برانگيز است.

تاريخچه بحث اعتياد به اينترنت
 

اگرچه مفاهيمى مانند اعتياد به تكنولوژى يا رايانه را شاتون در سال 1991م. بررسيكرده بود، ولى اعتياد به اينترنت (IAD) اصطلاحى بود كه چند سال بعد، اورلى (1996م.) گريفيث (1997م.) و يانگ (1996، 1998م.) رواج دادند.
تشخيص صحيح اين نوع اعتياد، بسيار دشوار است؛ به گونه‌اى كه در ويرايش چهارم "راهنماى تشخيصى و آمارى اختلال‌هاى رواني "، هنوز اختلالى با اين عنوان گنجانده نشده است. اورزاك (1999م.) اعتياد به اينترنت را نوعى اختلال مى‌داند كه فرد صفحه رايانه را جذاب‌تر از واقعيت زندگى روزمرّه مى‌بيند. به نظر او، هر كس رايانه دارد، در معرض اعتياد است، ولى افراد خجالتى، تنها و بى‌حوصله آسيب‌پذيرى بيشترى دارند.
نبود روابط پايدار و صميمى با ديگران، نداشتن اعتماد به نفس و به طور كلى، شكست در عرصه‌هاى گوناگون زندگى، زمينه را براى اعتياد افراد به اينترنت فراهم مى‌كند. نتايج پژوهش يانگ (1997م.) در اين زمينه نشان داد يكى از دلايل مهم اعتياد به اينترنت در افرادى كه روابط عمومى كمترى دارند، به‌دست آوردن حمايت‌هاى اجتماعى است. پژوهش يانگ، يكى از معدود پژوهش‌هاى تجربى است كه انگيزهافراد را از اعتياد به اينترنت به طور همه‌جانبه ارزيابى كرده است. اين پژوهش نشان داد يكى از انگيزه‌هاى اصلى اين نوع ارتباط‌ها، به‌دست آوردن حمايت‌هاى اجتماعى است. حمايت اجتماعى با ارتباط‌هاى اينترنتى زودتر و آسان‌تر به‌دست مى‌آيد. با ورود به اتاق "گپ زدن " ميان اعضا در فضاى اينترنت، نوعى همسانى و آشنايى پديد مى‌آيد كه داراى ارزش‌ها، معيارها ، زبان، نشانه‌ها و نوآورى‌هاى ويژه است و همگان با اين هنجارها هم‌نوايى مى‌كنند. در اين فضا، بسيارى از اطلاعات شخصى، ميان افراد رد و بدل مى‌شود، بدون اينكه احساس ترس، طرد شدن و در معرض داورى بودن وجود داشته باشد. ايجاد اين نوع ارتباط، پويايى گروهى و حمايت اجتماعى پديد مى‌آورد. به‌ويژه نيازهاى اساسى كسانى را كه در اين زمينه مشكل دارند، برآورده مى‌كند. به‌ويژه كسانى كه شرايط محيطى و موقعيتى آنها ايجاب مى‌كند كه در منزل بيشتر بمانند (ناتوانان جسمى، بازنشسته‌ها، خانه‌دارها و...). اين گونه حمايت‌هاى اجتماعى در گذشته با شبكه همسايگى و پيوندهاى دوستانه به‌دست مى‌آمد، ولى امروزه به دليل شرايط جديد زندگى به‌ويژه در شهرها و موقعيت‌هاى آپارتمان‌نشينى تا حد زيادى از دست رفته است. از اين رو، افراد مى‌كوشند آن پيوندها را از طريق سرگرم شدن به اينترنت و روابط اينترنتى جبران كنند. البته آسيب‌پذيرى در اين گونه شرايط بيشتر است و با گذشت زمان، چه‌بسا اعتياد به اينترنت را در پى داشته باشد.
برخى پژوهش‌ها، پى‌آمدهاى اعتياد به اينترنت را بررسى كرده‌اند. ايوان گلدبرگ (1995م.) اعتياد به اينترنت را يكى از آسيب‌هاى روان‌شناختى بسيار زيان‌بخش مى‌داند كه كنش‌ورى بهنجار و سلامت روانى فرد را در جنبه‌هاى مختلف مختل مى‌كند. برخى پى‌آمدهاى منفى اعتياد به اينترنت بر اساس يافته‌هاى گلدبرگ عبارتند از:
1. دگرگونى‌هاى شديد در سبك زندگى به منظور گذراندن زمان بيشترى در شبكه؛
2. كاهش كلى فعاليت‌هاى بدني؛
3. بى‌توجهى به سلامت فردى و در نتيجه، پرداختن به سرگرمى‌هاى اينترنتي؛
4. دور شدن از فعاليت‌هاى مهم زندگي؛
5. كمبود خواب و يا تغيير الگوهاى خواب، براى گذراندن زمان بيشترى در شبكه؛
6. كاهش معاشرت و در نتيجه، از دست دادن دوستان؛
7. غفلت از خانواده؛
8. بى‌توجهى به مسئوليت‌هاى شغلى و شخصي.
پژوهش‌هاى جديدتر نشان مى‌دهد افزون بر اينكه وابستگى رفتارى يا اعتياد به اينترنت، نوعى بيمارى يا آسيب روانى است، همچنين پديده‌اى مزمن و فراگيرشمرده مى‌شود كه با خسارت‌هاى جدّى جسمانى، خانوادگى، شغلى، اجتماعى و روانى همراه است. مهم‌ترين پى‌آمدهاى اعتياد به اينترنت باتوجه به شدت آن، عبارتند از: اختلال افسردگي؛ گوشه‌گيرى و انزوا؛ اختلال در ميزان خواب و زمان آن؛ خستگى بيش از حد؛ فشارهاى رواني؛ از دست دادن فرصت‌هاى شغلي؛ اختلال در روابط ميان‌فردي؛ اختلاف‌هاى خانوادگى، مشكلات درسى، افكار پرخاشگرانه و ميل جنسى زود رس.

نتيجه‌گيرى
 

با توجه به آنچه گذشت، اينترنت در كنار دست‌آوردها و كاربردهاى انكارناپذير و مثبتى كه در زمينه‌هاى گوناگون دارد، پى‌آمدهاى نامطلوبى نيز به همراه دارد كه مى‌بايست مورد توجه والدين، مربيان و همه مسئولان امر تعليم و تربيت و برنامه‌ريزان فرهنگى جامعه قرار بگيرد. در اينجا، تنها به چند توصيه كلى بسنده مى‌كنيم.
ـ والدين بايد پى‌آمدهاى منفى استفاده بيش از حد از اينترنت و آسيب‌هاى اخلاقى ناشى از آن را به فرزندان خود بازگو كنند.
ـ آنها بايد بر رفتار فرزندان‌شان در استفاده از اينترنت نظارت كنند و روش‌هاى استفاده درست و مفيد از اينترنت را به آنها آموزش دهند.
ـ از قرار دادن رايانه در اتاق‌هاى شخصى فرزندان و پشت درهاى بسته بپرهيزند.
مسئولان و نهادهاى فرهنگى ـ اجتماعى نيز وظيفه دارند فرهنگ استفاده درست و سالم از اينترنت را به افراد جامعه به ويژه جوانان و نوجوانان كه بيشتر در معرض آسيب هستند، آموزش دهند.
بايد دانست فيلتر كردن هرچند لازم است و به طور موقت مى‌تواند جلوى سوء استفاده از اينترنت را بگيرد، ولى آنچه در شرايط كنونى لازم است و بايد دولت روى آن سرمايه‌گذارى كند، ايمن‌سازى، تقويت باورهاى دينى و بارور كردن روحيه تقوا و خوددارى است.
تنها در اين صورت است كه فرهنگ استفاده درست از اينترنت در جامعه نهادينه مى‌شود و از آسيب‌ها و خطرهاى منفى آن جلوگيرى مى‌شود.

الف) فارسى و عربى
1. احمد اميدوار و على‌اكبر صارمى، اعتياد به اينترنت، تهران، انتشارات تمرين، 1381.
2. احمد محمد صالح، ثقافة مجتمع الشبكه، دمشق، دارالفكر، 2004م.
3. ام هوور، استوارت، بازانديشى درباره رسانه دين و فرهنگ، ترجمه: مسعود آريايى‌نيا، تهران، سروش، 1382ه . ش.
4. بگديكيان، بن اچ، انحصار رسانه‌ها، ترجمه: داوود حيدرى، مركز مطالعات و تحقيقات رسانه‌ها، 1374ه . ش.
5. تامپسون، جان ب، رسانه‌ها و مدرنيته، ترجمه: مسعود اوحدى، تهران، انتشارات سروش،1380ه . ش.
6. على سعيدى و ابوالقاسم شكيبا، روان‌شناسى و آسيب‌شناسى ارتباطات اينترنتى، تهران، انتشارات سنبله، 1384ه . ش.
7. گروه نويسندگان، رسانه‌ها و ثبات سياسى، انتشارات پژوهشكده مطالعات راهبردى، تهران، 1381ه . ش.
8. مولانا، حميد، جريان بين‌المللى اطلاعات؛ گزارش و تحليل جهانى، ترجمه: يونس شكرخواه، تهران، مركز مطالعات و تحقيقات رسانه‌ها، 1371 ه . ش.
ب) لاتين
1. Bulleu,P and Harre.N. the internet: Its Effects on sofety and behavior, 2000. http:// net safe. orgnz/DOC Library, Patbullen.
2. Smith, M and Kollock. P(1999) Communities in cyberspace: London, Routledge.
3. Riva, G and Galimberti, C (2001) Towards cyberpsychology: Mind, cognition, andSociety in the internet age. Amsterdam: IOS Press.
4. Strate, L (2003) Communication and Cyberspace: social interaction in an electronic environment. cresskill, . NJ: Press.Hampton
5. http://www.find articles.com/p/articles/mim.2248.
http://rcirib.ir/viewertebat.asp?id=2297

ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت : samsam