ارزيابي رشد و نمو کودک
ارزيابي رشد و نمو کودک
ارزيابي رشد و نمو کودک
کودکان از نظر تکامل يا نمو يا همان تواناييهاي انجام فعاليتهاي مختلف روزانه مثل بازي کردن، تصميمگيري، ارتباط با ديگران و حرف زدن به 3 گروه تقسيم ميشوند:
گروه اول، اکثريت بچهها هستند که کارهاي مناسب سنشان را انجام ميدهند و به ظاهر سالم هستند (مثل شيرخوار 6ماههاي که مينشيند).
گروه دوم، کودکاني هستند که به ظاهر سالم هستند ولي در معرض يک اختلال تکاملي هستند و در معرض خطر ناميده ميشوند (مثل کودک 12 ماههاي که هنوز نميتواند کنار ديوار با کمک بايستد).
گروه سوم، آنهايي هستند که اختلال تکاملي در آنها مستقر شده و بيمار محسوب ميشوند (مثل کودکي كه در سن 16 ماهگي هنوز نميتواند راه برود) و والدين اين گروه از کودکان، دير يا زود، براي رفع نگراني خود به پزشک مراجعه ميکنند. اما گروه چهارمي هم هستند که از نظر تواناييهاي تکاملي از بقيه همسن وسالان خود جلوتر هستند.
براي گروه دوم و سوم، خدماتي قابل ارايه است که تا حد امکان، تواناييهاي کودک را به سطح توانايي کودکان عادي جامعه نزديک کند. براي گروه سوم، تواناييهاي خارقالعاده آنها و احيانا ضريب هوشي بالاترشان سبب برنامهريزي براي استفاده بيشتر از تواناييهايشان ميشود. سوال اساسي که پيش ميآيد، اين است که کودکان را چطور در هر يک از اين گروهها دستهبندي ميکنند؟ آيا اين دستهبندي فقط توسط پزشکان قابل انجام است يا اينکه ميتوان اين کار را توسط والدين نيز انجام داد؟ پاسخ هر دو سوال مثبت است. براي خانوادهها هم ابزارهاي سادهاي وجود دارد که به کمک آنها به راحتي ميتوانند دريابند کودکشان در کداميک از گروههاي فوق قرار ميگيرد.
امروزه بيش از 100 نوع تست تکاملي که توسط والدين و پزشکان قابل استفاده است، طراحي شده و هر يک از اين تستها نقاطقوت و ضعفي دارند ولي اين نکته اهميت چنداني ندارد؛ مهم اين است که کودک با اين روشهاي علمي استاندارد و نه به صورت غيراستاندارد ارزيابي شود و به جاي اينکه والدين مثلا بگويند که: «دير زبان باز کردن کودک در فلان فاميل دور يا نزديک هم بوده است و انشالله درست ميشود و نبايد نگران بود» به اين فکر کنند که آيا ميشود براي کودک کاري کرد که تجربه گذشته درباره بستگان تکرار نشود يا نه؟ از سوي ديگر، پزشکان هم بدون استفاده از ابزار دقيق ناتواناييهاي جزيي کودک را جدي نميگيرند و آن را به آينده موکول ميکنند؛ همانگونه که براي تشخيص بسياري از بيماريها از آزمايشگاه و راديولوژي براي رد يا تاييد تشخيص استفاده ميشود، از تستهاي تکاملي هم براي ارزيابي نمو کودک استفاده ميشود. از آنجا که هنوز اين امر بين پزشکان معمول نيست (که به دلايلش کاري ندارم)، هوشمندسازي خانوادهها با استفاده از تستهاي تکاملي که خودشان بتوانند انجام بدهند، کمک شاياني به کودکان در حال رشد خواهد کرد.
منبع:www.salamat.com
/ج
گروه اول، اکثريت بچهها هستند که کارهاي مناسب سنشان را انجام ميدهند و به ظاهر سالم هستند (مثل شيرخوار 6ماههاي که مينشيند).
گروه دوم، کودکاني هستند که به ظاهر سالم هستند ولي در معرض يک اختلال تکاملي هستند و در معرض خطر ناميده ميشوند (مثل کودک 12 ماههاي که هنوز نميتواند کنار ديوار با کمک بايستد).
گروه سوم، آنهايي هستند که اختلال تکاملي در آنها مستقر شده و بيمار محسوب ميشوند (مثل کودکي كه در سن 16 ماهگي هنوز نميتواند راه برود) و والدين اين گروه از کودکان، دير يا زود، براي رفع نگراني خود به پزشک مراجعه ميکنند. اما گروه چهارمي هم هستند که از نظر تواناييهاي تکاملي از بقيه همسن وسالان خود جلوتر هستند.
براي گروه دوم و سوم، خدماتي قابل ارايه است که تا حد امکان، تواناييهاي کودک را به سطح توانايي کودکان عادي جامعه نزديک کند. براي گروه سوم، تواناييهاي خارقالعاده آنها و احيانا ضريب هوشي بالاترشان سبب برنامهريزي براي استفاده بيشتر از تواناييهايشان ميشود. سوال اساسي که پيش ميآيد، اين است که کودکان را چطور در هر يک از اين گروهها دستهبندي ميکنند؟ آيا اين دستهبندي فقط توسط پزشکان قابل انجام است يا اينکه ميتوان اين کار را توسط والدين نيز انجام داد؟ پاسخ هر دو سوال مثبت است. براي خانوادهها هم ابزارهاي سادهاي وجود دارد که به کمک آنها به راحتي ميتوانند دريابند کودکشان در کداميک از گروههاي فوق قرار ميگيرد.
امروزه بيش از 100 نوع تست تکاملي که توسط والدين و پزشکان قابل استفاده است، طراحي شده و هر يک از اين تستها نقاطقوت و ضعفي دارند ولي اين نکته اهميت چنداني ندارد؛ مهم اين است که کودک با اين روشهاي علمي استاندارد و نه به صورت غيراستاندارد ارزيابي شود و به جاي اينکه والدين مثلا بگويند که: «دير زبان باز کردن کودک در فلان فاميل دور يا نزديک هم بوده است و انشالله درست ميشود و نبايد نگران بود» به اين فکر کنند که آيا ميشود براي کودک کاري کرد که تجربه گذشته درباره بستگان تکرار نشود يا نه؟ از سوي ديگر، پزشکان هم بدون استفاده از ابزار دقيق ناتواناييهاي جزيي کودک را جدي نميگيرند و آن را به آينده موکول ميکنند؛ همانگونه که براي تشخيص بسياري از بيماريها از آزمايشگاه و راديولوژي براي رد يا تاييد تشخيص استفاده ميشود، از تستهاي تکاملي هم براي ارزيابي نمو کودک استفاده ميشود. از آنجا که هنوز اين امر بين پزشکان معمول نيست (که به دلايلش کاري ندارم)، هوشمندسازي خانوادهها با استفاده از تستهاي تکاملي که خودشان بتوانند انجام بدهند، کمک شاياني به کودکان در حال رشد خواهد کرد.
منبع:www.salamat.com
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}