عوامل بنيادي مؤثر بر انگيزه
فرهنگ
هنگامي كه مذهب، افسانهها، ادبيات عاميانه، قوانين مدني در مورد تعليم و تربيت، موقعيت حقوق معلمان و انتظارات والدين از فرزندان در مدرسه و نقش آنها در ارتباط با مدرسه همه بر اهميت و ارزش دانش و دانشآموزي و پيشرفت علمي تأكيد داشته باشند و اگر يادگيري و پيشرفت در مدرسه به صورت فضيلت شخصي مهم و موضوع معنوي تلقي شود و اين امر واكنش مثبتي از سوي ساير دانشآموزان و خانواده داشته باشد، ترويج اين فرهنگ ميتواند يادگيرندگان را در پوييدن راه دانش با انگيزه سازد.
خانواده
پژوهشها نشان ميدهد كه والدين، مهمترين عامل مؤثر بر انگيزه فرزندان براي يادگيري هستند. نقش آنان در برانگيختن فرزندانشان به يادگيري در هر مرحله از رشد غير قابل انكار است؛ به طوري كه اين تأثير تا سالهاي دبيرستان و فراتر از آن ادامه دارد.[24]
خانوادههايي كارآمد، نگرش مثبتي به فرزندانشان ميدهند كه اين به كاميابي آنها در مدرسه و زندگي كمك ميكند. كلارك ويژگيهاي ذيل را به خانوادههاي كارآمد نسبت ميدهد:
1. احساس كنترل بر زندگي خويش؛
2. ابراز انتظارات و توقعات بالا و بجا براي فرزندان (اميد خانواده به كاميابي آينده آنها)؛
3. اعتقاد به اين كه سختكوشي كليدي براي پيروزي است؛
4. شور زندگي فعال نه راكد و ساكن؛
5. استفاده از امكانات اجتماع؛
6. 25 تا 35 ساعت يادگيري در خانه در هفته؛
7. بيان قواعد روشن و پيگيري اجراي آن؛
8. تماس پياپي با معلمان؛
9. تأكيد بر رشد معنوي.[25]
معلم
معلمان، محيط آموزش را فراهم و آموزش را اعمال ميكنند. جهتگيري آنها درباره تدريس و يادگيري چارچوبي فراهم ميكند كه انگيزش كلاسي در آن چارچوب تحقق مييابد. اگر معلمان، فاقد ويژگيهاي لازم يعني الگودهي، علاقهمندي، گرمي و هم حسي و انتظارات مثبت باشند، هيچ يك از عناصر يادگيري نميتواند چندان مفيد و مؤثر باشد. در ادامه، هر يك از اين ويژگيها توضيح داده ميشوند.
الگودهي معلم
رفتار معلم به خودي خود تأثير مهمي بر رفتار دانشآموزان دارد. اگر معلمان به مطالبي كه تدريس ميكنند، بيعلاقگي و بيرغبتي نشان دهند، ايجاد انگيزه در شاگردان عملاً غير ممكن خواهد بود. ذكر عبارتهايي نظير "من ميدانم اين مطلب كسالتآور است؛ ولي ما مجبوريم آن را ياد بگيريم " هيچ هدف مفيدي را دنبال نميكند و براي انگيزش هم بسيار مخرب است.
علاقهمندي معلم
علاقهمندي و دلسوزي معلم به صورت الگو، تأثير بسيار مثبتي در جلب علاقه شاگردان به مطلب دارد. اين علاقهمندي از طريق رفتارهاي كلامي و هم رفتارهاي غير كلامي به شاگردان منتقل ميشود.
گرمي و همحسي
"تدريس " عبارت از فعاليت انساني است كه در آن، انسانها با هم ارتباط برقرار ميكنند. در اين سطح است كه گرمي و همحسي معلم تا اين حد در تحت تأثير قرار دادن انگيزش كلاسي مهم است. بهترين راهي كه ميتوان گرمي و همحسي را منتقل كرد، صرف زمان است. قدم زدن در حياط و صحبت با دانشآموزان، يا اظهار نظر معمول درباره لباس شاگرد، علاقه و توجه معلم را به او نشان ميدهد.[26]
انتظارات معلم
انتظارات معلمان در مورد پيشرفت درسي دانشآموزان به شكل ظريفي هر روز در كلاس به دانشآموزان منتقل ميشود. اين انتظارات هم به صورت كلامي و هم به صورت غير كلامي انتقال مييابد و فضاي كلاس، انگيزش دانشآموزان و سرانجام يادگيري آنها را تحت تأثير قرار ميدهد. شواهد قابل توجهي وجود دارد كه نشان ميدهند انتظارات معلمان واقعاً ادراكها و پيشرفت تحصيلي شاگردان را تحت تأثير قرار ميدهد. باور داشتن به اينكه دانشآموزان ميتوانند ياد بگيرند و ياد خواهند گرفت، متغير كليدي است كه معلمان باتوان را از معلمان ناتوان و ناكارآمد متمايز ميكند. متأسفانه معلمان اغلب تبعيض قائل ميشوند و با دانشآموزاني كه معتقدند پيشرفت خوبي دارند، رفتاري مساعدتر و مطلوبتر دارند تا با دانشآموزاني كه در انتهاي ضعيف طيف پيشرفت قرار دارند. دانشآموزان نسبت به اين رفتارهاي متفاوت حساسند.[27]
مشكل كمبود انگيزش يادگيري دانشآموزان، با كمبود علاقه آنان به يادگيري موضعهاي تازه ناشي از شكستهاي پي در پي قبلي در درسهاي مشابه درس جديد است. بنابراين، مهمترين راه رفع مشكل اين است كه سطح رفتارهاي ورودي شناختي دانشآموزان را بالا ببريم و كيفيت آموزش را نيز بهبود بخشيم. اين اقدامها سبب افزايش يادگيري و كسب كاميابي از سوي دانشآموز در درسهاي تازه خواهد شد. اين كاميابي موجب ميشود كه ياد گيرنده به تدريح به تصوري مثبتتر از تواناييهاي خود درباره يادگيري آموزشگاهي دست يابد. اگر اين جريان در چند واحد يادگيري ادامه يابد، از تصورات منفي دانشآموز درباره توانايياش در زمينه يادگيري مطالب آموزشگاهي كاسته ميشود و به جاي آن تصورات مثبتتري از اين مورد كسب خواهد كرد كه اين خود علاقه و انگيزه يادگيري او را افزايش ميدهد.[28]
يادگيرنده
آموختن در بسياري جهات مثل كشت و كار است. هر دو به بستر رشد
نيازمندند. معلم نميتواند بيش از توان و تلاش دانشآموزان به آنها
چيزي بياموزد. تا دانشآموز انگيزه يادگيري نداشته باشد، جريان آموزش
به راحتي انجام نميگيرد. پرسش اين است كه، دانشآموز خوب و سالم و با انگيزه چه جلوهاي دارد؟
ويژگي دانشآموزان با انگيزه
دانشآموزان با انگيزه به درس توجه كامل دارند؛ زيرا به آنچه گفته ميشود، علاقهمندند؛ انگيزه دروني دارند و فرايند يادگيري را خوشايند مييابند. فراوان ميپرسند؛ در بحثهاي كلاسي شركت دارند؛ يادگيرندگان خود تنظيمي هستند و تكاليف تعيين شده را با دقت و به موقع انجام ميدهند و ميدانند كه مسئوليت اصلي يادگيري برعهده خودشان است. براي تلاش ارزش قائلند. مسائل را به خوبي حل ميكنند و ميدانند چگونه از منابع استفاده كنند. معلم را واميدارند كه براي پاسخگويي به پرسشهاي آنها به منابع اضافي مراجعه كند و اطلاعات خود را افزايش دهد. نمرههاي خوبي ميگيرند؛ اما اين نمرهها را مختصر اطلاعي از كيفيت يادگيري ميدانند، نه ملاك تلاش و توان خود. عموماً ارزشهاي خانواده و مدرسه خويش را درباره يادگيري ميپذيرند. گاهي نگران ميشوند و در مورد برخي امتحانات دلشوره دارند. افت در يادگيري خويش را آگاهي از وضع خود تلقي ميكنند، نه شكست در يادگيري.[29]
جوّ كلاسي
"جوّ كلاسي " به آن دسته از ويژگيهاي معلم و دانشآموزان اطلاق ميشود كه احساس ايمني و امنيت و همين طور حس در ك و تلاش را در دانشآموزان بالا ميبرد. جوّ كلاس از اين نظر مهم است كه، به فراهم كردن محيط مهرآميز پرورش دهنده براي يادگيري بر پيشرفت و احساس رضاي خاطر دانشآموز تأثير ميگذارد. ويژگيهاي اين جوّ عبارتند از:
1. نظم و ايمني
نظم و ايمني در كلاس، هم براي انگيزش عمومي و هم براي انگيزش اختصاصي يادگيري ضرورت دارد. مدارس بايد از نظر فيزيكي و رواني محيطهاي سالمي باشند تا شاگردان بتوانند در آنها چيزي ياد بگيرند و ديدگاههاي شناختي و انسانگرايي هر دو دليل و منطق اساسي براي اين عنصر را فراهم ميكنند. يك راه براي ايجاد محيط ايمن و داراي نظم اين است كه نظامي از قواعد را به كار گيرند كه به روشني بيان شده و منصفانه اجرا شوند. قواعد مطابق با موقعيتهاي معلم تغيير مييابند. يك قاعده مهم كه بايد مورد نظر قرار گيرد، اين است كه دانشآموز همواره بايد از خنديدن، ريشخند كردن، تحقيركردن و خلاصه هر نوع آزار همكلاسان خود در تمام موقعيتها بپرهيزد. شكستن اين قاعده بايد در كلاس گناه كبيره تلقي شود. اعمال مداوم آن نهتنها احساس ايمني ايجاد ميكند، بلكه به ايجاد جوي كه در آن دانشآموزان از يكديگر حمايت كنند، كمك خواهد كرد.
2. كاميابي
انتظار كاميابي مهمترين متغير جوّ كلاسي است. اهميت آن تاحدودي به وسيله انتظار و ارزش تعيين ميشود. كاميابي به احساس كفايت، كنترل و خود كارآمدي ميانجامد كه خود نيز به تلاش فزاينده منجر ميشود. تلاش بيشتر، اسنادهاي مثبت براي كاميابي بيشتر را افزايش ميدهد. همه اينها حرمت نفس را بهبود ميبخشد. انگيزش باز هم افزايش مييابد و اين چرخه مثبت ادامه خواهد يافت.
متغيرهاي آموزشي
معلم و جو كلاس بر انگيزش عمومي براي يادگيري تأثير ميكنند تا چارچوبي فراهم آورند كه معلم در آن چارچوب بتواند درسهايي انگيزهآفرين طراحي كند. يك ديدگاه درباره انگيزش اختصاصي براي يادگيري بر ميزان توجهي كه دانشآموز صرف تكليف ميكند و ميزان درگير شدن او در كار يادگيري متمركز است. اين بدان معنا است كه، در آغاز بايد توجه دانشآموزان را به نحوي جلب موضوع درس كرد. در اين فرايند، آغاز درس بسيار حياتي است و براي يادگيري و انگيزش هر دو اهميت دارد. وقتي فعاليت يادگيري مستقيماً و شخصاً به دانشآموزان ربط داشته باشد و وقتي تقويت به حفظ توجه كمك كند، درگير شدن و توجه شاگرد افزايش مييابد. همين عوامل متغيرهاي اصلي آموزشي هستند كه سبب افزايش انگيزش اختصاصي براي يادگيري ميشوند.
تمركز مقدماتي
تمركز مقدماتي اصطلاحي است كه براي وصف روش معلم، در جلب توجه شاگردان در آغاز آموزش به كار ميرود. دانشآموزان به وسيله رويدادهاي منحصر به فرد، جذاب، چشمگير يا غير معمول برانگيخته ميشوند؛ زيرا اين گونه رويدادها حس كنجكاوي و چالش را در آنها تحريك ميكند.
شخصي كردن
شخصي كردن، متغيري آموزشي است كه محتواي درس را با استفاده از مثالهاي فكري يا عاطفي آشنا معنادارتر ميكند. ارزش شخصي كردن مطالب از جهات گوناگون قابل درك است. نخست، بر اساس تجربههاي ساده در زندگي، همه ما ميدانيم هر چيزي كه شخصا به ما ربط داشته باشد، بيشتر به سوي آن جذب ميشويم.
دوم، ربطدادن محتواي مطالب درسي به زندگي دانشآموزان، هدف اصلي انسانگرايي است.
سوم، برخي از متخصصان تعليم و تربيت معتقدند كه معنادار بودن مطالب، يادگيري را افزايش ميدهد و شخصيكردن يكي از راهها براي معنادار كردن آنها است. هرچه بتوانيم مطالب را بهطور شخصي ربط بدهيم، براي ما محسوستر از اطلاعات بيارتباط و انتزاعي است.[30]
توجه به اصل انگيزش در سيره معصومان(علیهم السلام)
معصومان(ع) ميكوشيدهاند انگيزه يادگيري را در مخاطبان خود ايجاد، يا انگيزه موجود را از راههاي گوناگون افزايش دهند. برخي از اين شيوهها عبارت است از:
آگاهيبخشيدن درباره جهل
براي اين كار، گاه معصومان(ع) افراد را ابتدا به جهلشان آگاه ميساختند و پس از اينكه از درون به علم و آگاهي احساس نياز ميكردند و از امام آموزش ميخواستند، امام به آموزش ميپرداخت. در سيره پيامبر اكرمˆ آمده است كه حضرت روزي به مسجد آمد. مردي نيز وارد مسجد شد و نماز گزارد؛ سپس نزد پيامبرˆ آمد و سلام كرد. پيامبرˆ پاسخ او را داد و فرمود: برگرد و نمازت را بخوان كه نماز نخواندهاي. آن مرد نمازش را دوباره خواند و نزد پيامبر آمد و سلام كرد. پيامبر باز فرمود: برگرد و نماز بخوان كه نماز نخواندي! تا سه بار پيامبر چنين كرد. آن مرد پس از بار سوم كه درمانده شده بود و نميدانست عيب نمازش كجا است، عرض كرد به آن خدايي كه تو را به حق برانگيخت، من بهتر از اين نماز ياد ندارم تو آن را به من بياموز... .[31]
تشويق به علمآموزي
تشويقهاي مكرر به علمآموزي و يادگيري از سوي اهلبيت(علیهم السلام) ، روش ديگري براي ايجاد انگيزه است. در اين باره روايات بسياري نقل شده است كه به يكي از آنها اشاره ميشود: حضرت علي(علیه السلام) ميفرمايد:
ايها الناس اعلموا ان كمال الدين طلب العلم و العمل به و ان طلب العلم اوجب عليكم من طلب المال و ان المال مقسوم بينكم، مضمون لكم قد قسمه عادل بينكم و ضمنه سيفي لكم به و العلم مخزون عليكم عند اهله، قد امرتم بطلبه فاطلبوه؛ اي مردم بدانيد كه كمال دين در طلب علم و عمل به آن است و طلب علم بر شما واجبتر از طلب مال است؛ زيرا مال بين شما تقسيم و براي شما تضمين شده است. عادلي آن را بين شما قسمت و ضمانت كرده و بهزودي به عهد خود وفا خواهد كرد؛ ولي علم را از شما پوشيده و نزد اهلش اندوخته است و به شما دستور داد كه به دنباش برويد و آن را بجوييد.[32]
تشويق و ترغيب دانشپژوهان
تشويق و تكريم دانشپژوهان، عامل ديگري در ايجاد انگيزه بيروني است. در اين زمينه در روايتي از امام باقر(علیه السلام) آمده است كه فرمود: پدرم زينالعابدين(علیه السلام) هرگاه به دانشپژوهان جوان برميخورد، به آنان نزديك ميشد و ميفرمود: آفرين بر شما! شما امانت داران علم هستيد. اميد است شما كه اكنون كودكان قوم هستيد، در آينده بزرگان قومي ديگر باشيد.[33] اينگونه برخوردهاي معصومان موجب تشويق اصحاب به فراگيري علم و تقويت انگيزه آنان ميشد.
راهكارهاي ايجاد انگيزش در دانشآموزان
* به دانشآموزان كمك شود تا نيازهاي كمبود خود را برطرف كنند.
* به دانشآموزان كمك شود تا علاقه به پاسخگويي به نيارهاي وجود را در خود ايجاد كنند. (ابراز وجود كند)
* احساس كاميابي در دانشآموران ارتقا يابد.
* در آغاز درس دانشآموزان از اهداف آموزشي آگاه شوند.
* در موقعيتهاي مقتضي از تشويقهاي كلامي استفاده شود.
* از آزمونها و نمرهها به صورت وسيلهاي براي ايجاد انگيزش در يادگيرندگان استفاده شود.
* از خاصيت برانگيختگي مطالب استفاده شود.
* از ايجاد رقابت و همچشمي ميان دانشآموزان جلوگيري شود.
* هنگام آموزش مطالب تازه از مثالهاي آشنا و هنگام كاربرد مطالب آموخته شده از موقعيتهاي تازه استفاده شود.
* افزون بر توضيح و تشريح مطالب به صورت كلامي، تا آنجا كه ممكن است از روشهاي ديگر آموزشي نيز استفاده شود.
* دانشآموزان به مشاركت در يادگيري تشويق شوند.
* پيامدهاي منفي مشاركت يادگيرندگان در فعاليت يادگيري كاهش داده شود.
* همواره دانشآموزان از روند يادگيري خود آگاه شوند.
* به دانشآموزان مسائل و تكاليفي ارائه شود كه نه خيلي ساده و نه خيلي دشوار باشد.
* مطالب درسي تا آنجا كه ممكن است به صورت معنادار ارائه شود.
* تكاليف و سؤالاتي به دانشآموزان داده شود كه آنها را به تفكر وادارد تا اينكه درسها را طوطيوار حفظ نكنند.[34]
پی نوشت :
[24]. ولادكوفسكي، شوق يادگيري، ترجمه محمد پناهي، ص 35.
[25]. همان، ص 38.
[26]. يوسف كريمي، روانشناسي تربيتي، ص184.
[27]. همان، ص186.
[28]. علياكبر سيف، روانشناسي پرورشي، ص170.
[29]. ولادكوفسكي، شوق يادگيري، ترجمه محمد پناهي، ص41
[30]. يوسف كريمي، روانشناسي تربيتي، ص 194.
[31]. علي حسينيزاده، سيره تربيتي پيامبرˆ و اهلبيت(ع)، ص38.
[32]. ابن شعبه حرّاني، تحف العقول، ص196.
[33]. محمدباقر مجلسي، بحار الانوار، ج44، ص196.
[34]. علياكبر سيف، روانشناسي پرورشي، ص377.
ـ اسپالدينگ.چريل. ال، انگيزش در كلاس درس، محمدرضا نائينيان و اسماعيل بيابانگرد، تهران، وزارت آموزش و پرورش، انتشارات مدرسه، 1377.
ـ اسلاوين، رابرت ايي، روانشناسي تربيتي، ترجمه سيد محمدي، نشر روان، 1385.
ـ بيابانگرد، اسماعيل، روانشناسي تربيتي، تهران، نشر ويرايش، 1384.
ـ پارسا، محمد، انگيزش و هيجان، تهران، دانشگاه پيام نور، 1375.
ـ حسينيزاده، سيدعلي، سيره تربيتي پيامبر و اهلبيت(ع)، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1384.
ـ خداپناهي، محمدكريم، انگيزش و هيجان، تهران، سمت، 1376.
ـ دل تايلا، شيوههاي ايجاد انگيزه در افراد، فرهاد نائيني، تهران، بازرگاني، 1377.
ـ دينك مير، تشويق كودكان به يادگيري، ترجمه رضواني، مشهد، آستان قدس، 1372.
ـ سيد محمدي، يحيي، روانشناسي يادگيري، تهران، نشر روان، 1382.
ـ سيف، علياكبر، روانشناسي پرورشي، تهران، آگاه، 1383.
ـ كريمي، يوسف، روانشناسي تربيتي، تهران، نشر ارسباران، 1385.
ـ كلاور. جان اي، روانشناسي تربيتي، علينقي خرازي، تهران، دانشگاه تهران،1382.
ـ گانيه، روبرت، شرايط يادگيري و نظريه آموزش، ترجمه نجفي زند، تهران، رشد، 1368.
- دوفصلنامه علمي -تخصصي اسلام و پژوهشهاي تربيتي شماره 1
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سایت: samsam
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}