انگيزش و يادگيري (2)


 

نويسنده: سيدمحمدرضا موسوي نسب




 

عوامل بنيادي مؤثر بر انگيزه
 

فرهنگ
 

هنگامي كه مذهب، افسانه‏ها، ادبيات عاميانه، قوانين مدني در مورد تعليم و تربيت، موقعيت حقوق معلمان و انتظارات والدين از فرزندان در مدرسه و نقش آنها در ارتباط با مدرسه همه بر اهميت و ارزش دانش و دانش‏آموزي و پيشرفت علمي تأكيد داشته باشند و اگر يادگيري و پيشرفت در مدرسه به صورت فضيلت شخصي مهم و موضوع معنوي تلقي شود و اين امر واكنش مثبتي از سوي ساير دانش‏آموزان و خانواده داشته باشد، ترويج اين فرهنگ مي‏تواند يادگيرندگان را در پوييدن راه دانش با انگيزه سازد.

خانواده
 

پژوهش‏ها نشان مي‏دهد كه والدين، مهم‏ترين عامل مؤثر بر انگيزه فرزندان براي يادگيري هستند. نقش آنان در برانگيختن فرزندانشان به يادگيري در هر مرحله از رشد غير قابل انكار است؛ به طوري كه اين تأثير تا سال‏هاي دبيرستان و فراتر از آن ادامه دارد.[24]
خانواده‏هايي كارآمد، نگرش مثبتي به فرزندانشان مي‏دهند كه اين به كاميابي آنها در مدرسه و زندگي كمك مي‏كند. كلارك ويژگي‏هاي ذيل را به خانواده‏هاي كارآمد نسبت مي‏دهد:
1. احساس كنترل بر زندگي خويش؛
2. ابراز انتظارات و توقعات بالا و بجا براي فرزندان (اميد خانواده به كاميابي آينده آنها)؛
3. اعتقاد به اين كه سخت‏كوشي كليدي براي پيروزي است؛
4. شور زندگي فعال نه راكد و ساكن؛
5. استفاده از امكانات اجتماع؛
6. 25 تا 35 ساعت يادگيري در خانه در هفته؛
7. بيان قواعد روشن و پيگيري اجراي آن؛
8. تماس پياپي با معلمان؛
9. تأكيد بر رشد معنوي.[25]

معلم
 

معلمان، محيط آموزش را فراهم و آموزش را اعمال مي‏كنند. جهت‏گيري آنها درباره تدريس و يادگيري چارچوبي فراهم مي‏كند كه انگيزش كلاسي در آن چارچوب تحقق مي‏يابد. اگر معلمان، فاقد ويژگي‏هاي لازم يعني الگودهي، علاقه‏مندي، گرمي و هم حسي و انتظارات مثبت باشند، هيچ يك از عناصر يادگيري نمي‏تواند چندان مفيد و مؤثر باشد. در ادامه، هر يك از اين ويژگي‏ها توضيح داده مي‌شوند.

الگودهي معلم
 

رفتار معلم به خودي خود تأثير مهمي بر رفتار دانش‏آموزان دارد. اگر معلمان به مطالبي كه تدريس مي‏كنند، بي‏علاقگي و بي‏رغبتي نشان دهند، ايجاد انگيزه در شاگردان عملاً غير ممكن خواهد بود. ذكر عبارت‏هايي نظير "من مي‏دانم اين مطلب كسالت‏آور است؛ ولي ما مجبوريم آن را ياد بگيريم " هيچ هدف مفيدي را دنبال نمي‏كند و براي انگيزش هم بسيار مخرب است.

علاقه‏مندي معلم
 

علاقه‏مندي و دلسوزي معلم به صورت الگو، تأثير بسيار مثبتي در جلب علاقه شاگردان به مطلب دارد. اين علاقه‏مندي از طريق رفتارهاي كلامي و هم رفتارهاي غير كلامي به شاگردان منتقل مي‏شود.

گرمي و هم‏حسي
 

"تدريس " عبارت از فعاليت انساني است كه در آن، انسان‏ها با هم ارتباط برقرار مي‏كنند. در اين سطح است كه گرمي و هم‏حسي معلم تا اين حد در تحت تأثير قرار دادن انگيزش كلاسي مهم است. بهترين راهي كه مي‏توان گرمي و هم‏حسي را منتقل كرد، صرف زمان است. قدم زدن در حياط و صحبت با دانش‏آموزان، يا اظهار نظر معمول درباره لباس شاگرد، علاقه و توجه معلم را به او نشان مي‏دهد.[26]

انتظارات معلم
 

انتظارات معلمان در مورد پيشرفت درسي دانش‏آموزان به شكل ظريفي هر روز در كلاس به دانش‏آموزان منتقل مي‏شود. اين انتظارات هم به صورت كلامي و هم به صورت غير كلامي انتقال مي‏يابد و فضاي كلاس، انگيزش دانش‏آموزان و سرانجام يادگيري آنها را تحت تأثير قرار مي‏دهد. شواهد قابل توجهي وجود دارد كه نشان مي‏دهند انتظارات معلمان واقعاً ادراك‏ها و پيشرفت تحصيلي شاگردان را تحت تأثير قرار مي‏دهد. باور داشتن به اينكه دانش‏آموزان مي‏توانند ياد بگيرند و ياد خواهند گرفت، متغير كليدي است كه معلمان باتوان را از معلمان ناتوان و ناكارآمد متمايز مي‏كند. متأسفانه معلمان اغلب تبعيض قائل مي‏شوند و با دانش‏آموزاني كه معتقدند پيشرفت خوبي دارند، رفتاري مساعدتر و مطلوب‏تر دارند تا با دانش‏آموزاني كه در انتهاي ضعيف طيف پيشرفت قرار دارند. دانش‏آموزان نسبت به اين رفتارهاي متفاوت حساسند.[27]
مشكل كمبود انگيزش يادگيري دانش‏آموزان، با كمبود علاقه آنان به يادگيري موضع‏هاي تازه ناشي از شكست‏هاي پي در پي قبلي در درس‏هاي مشابه درس جديد است. بنابراين، مهم‏ترين راه رفع مشكل اين است كه سطح رفتارهاي ورودي شناختي دانش‏آموزان را بالا ببريم و كيفيت آموزش را نيز بهبود بخشيم. اين اقدام‏ها سبب افزايش يادگيري و كسب كاميابي از سوي دانش‏آموز در درس‏هاي تازه خواهد شد. اين كاميابي موجب مي‏شود كه ياد گيرنده به تدريح به تصوري مثبت‏تر از توانايي‏هاي خود درباره يادگيري آموزشگاهي دست يابد. اگر اين جريان در چند واحد يادگيري ادامه يابد، از تصورات منفي دانش‏آموز درباره توانايي‏اش در زمينه يادگيري مطالب آموزشگاهي كاسته مي‏شود و به جاي آن تصورات مثبت‏تري از اين مورد كسب خواهد كرد كه اين خود علاقه و انگيزه يادگيري او را افزايش مي‏دهد.[28]

يادگيرنده
 

آموختن در بسياري جهات مثل كشت و كار است. هر دو به بستر رشد
نيازمندند. معلم نمي‏تواند بيش از توان و تلاش دانش‏آموزان به آنها
چيزي بياموزد. تا دانش‏آموز انگيزه يادگيري نداشته باشد، جريان آموزش
به راحتي انجام نمي‏گيرد. پرسش اين است كه، دانش‏آموز خوب و سالم و با انگيزه چه جلوه‏اي دارد؟

ويژگي دانش‏آموزان با انگيزه
 

دانش‏آموزان با انگيزه به درس توجه كامل دارند؛ زيرا به آنچه گفته مي‏شود، علاقه‏مندند؛ انگيزه دروني دارند و فرايند يادگيري را خوشايند مي‏يابند. فراوان مي‏پرسند؛ در بحث‏هاي كلاسي شركت دارند؛ يادگيرندگان خود تنظيمي هستند و تكاليف تعيين شده را با دقت و به موقع انجام مي‏دهند و مي‏دانند كه مسئوليت اصلي يادگيري برعهده خودشان است. براي تلاش ارزش قائلند. مسائل را به خوبي حل مي‏كنند و مي‏دانند چگونه از منابع استفاده كنند. معلم را وامي‏دارند كه براي پاسخ‌گويي به پرسش‏هاي آنها به منابع اضافي مراجعه كند و اطلاعات خود را افزايش دهد. نمره‏هاي خوبي مي‏گيرند؛ اما اين نمره‏ها را مختصر اطلاعي از كيفيت يادگيري مي‏دانند، نه ملاك تلاش و توان خود. عموماً ارزش‏هاي خانواده و مدرسه خويش را درباره يادگيري مي‏پذيرند. گاهي نگران مي‏شوند و در مورد برخي امتحانات دلشوره دارند. افت در يادگيري خويش را آگاهي از وضع خود تلقي مي‏كنند، نه شكست در يادگيري.[29]

جوّ كلاسي
 

"جوّ كلاسي " به آن دسته از ويژگي‏هاي معلم و دانش‏آموزان اطلاق مي‏شود كه احساس ايمني و امنيت و همين طور حس در ك و تلاش را در دانش‏آموزان بالا مي‏برد. جوّ كلاس از اين نظر مهم است كه، به فراهم كردن محيط مهرآميز پرورش دهنده براي يادگيري بر پيشرفت و احساس رضاي خاطر دانش‏آموز تأثير مي‏گذارد. ويژگي‏هاي اين جوّ عبارتند از:
1. نظم و ايمني
نظم و ايمني در كلاس، هم براي انگيزش عمومي و هم براي انگيزش اختصاصي يادگيري ضرورت دارد. مدارس بايد از نظر فيزيكي و رواني محيط‏هاي سالمي باشند تا شاگردان بتوانند در آنها چيزي ياد بگيرند و ديدگاه‏هاي شناختي و انسان‏گرايي هر دو دليل و منطق اساسي براي اين عنصر را فراهم مي‏كنند. يك راه براي ايجاد محيط ايمن و داراي نظم اين است كه نظامي از قواعد را به كار گيرند كه به روشني بيان شده و منصفانه اجرا شوند. قواعد مطابق با موقعيت‏هاي معلم تغيير مي‏يابند. يك قاعده مهم كه بايد مورد نظر قرار گيرد، اين است كه دانش‏آموز همواره بايد از خنديدن، ريشخند كردن، تحقيركردن و خلاصه هر نوع آزار همكلاسان خود در تمام موقعيت‏ها بپرهيزد. شكستن اين قاعده بايد در كلاس گناه كبيره تلقي شود. اعمال مداوم آن نه‏تنها احساس ايمني ايجاد مي‏كند، بلكه به ايجاد جوي كه در آن دانش‏آموزان از يك‏ديگر حمايت كنند، كمك خواهد كرد.
2. كاميابي
انتظار كاميابي مهم‏ترين متغير جوّ كلاسي است. اهميت آن تاحدودي به وسيله انتظار و ارزش تعيين مي‏شود. كاميابي به احساس كفايت، كنترل و خود كارآمدي مي‏انجامد كه خود نيز به تلاش فزاينده منجر مي‏شود. تلاش بيشتر، اسنادهاي مثبت براي كاميابي بيشتر را افزايش مي‏دهد. همه اينها حرمت نفس را بهبود مي‏بخشد. انگيزش باز هم افزايش مي‏يابد و اين چرخه مثبت ادامه خواهد يافت.

متغيرهاي آموزشي
 

معلم و جو كلاس بر انگيزش عمومي براي يادگيري تأثير مي‏كنند تا چارچوبي فراهم آورند كه معلم در آن چارچوب بتواند درس‏هايي انگيزه‏آفرين طراحي كند. يك ديدگاه درباره انگيزش اختصاصي براي يادگيري بر ميزان توجهي كه دانش‏آموز صرف تكليف مي‏كند و ميزان درگير شدن او در كار يادگيري متمركز است. اين بدان معنا است كه، در آغاز بايد توجه دانش‏آموزان را به نحوي جلب موضوع درس كرد. در اين فرايند، آغاز درس بسيار حياتي است و براي يادگيري و انگيزش هر دو اهميت دارد. وقتي فعاليت يادگيري مستقيماً و شخصاً به دانش‏آموزان ربط داشته باشد و وقتي تقويت به حفظ توجه كمك كند، درگير شدن و توجه شاگرد افزايش مي‏يابد. همين عوامل متغيرهاي اصلي آموزشي هستند كه سبب افزايش انگيزش اختصاصي براي يادگيري مي‏شوند.

تمركز مقدماتي
 

تمركز مقدماتي اصطلاحي است كه براي وصف روش معلم، در جلب توجه شاگردان در آغاز آموزش به كار مي‏رود. دانش‏آموزان به وسيله رويدادهاي منحصر به فرد، جذاب، چشمگير يا غير معمول برانگيخته مي‏شوند؛ زيرا اين گونه رويدادها حس كنجكاوي و چالش را در آنها تحريك مي‏كند.

شخصي كردن
 

شخصي كردن، متغيري آموزشي است كه محتواي درس را با استفاده از مثال‏هاي فكري يا عاطفي آشنا معنادارتر مي‏كند. ارزش شخصي كردن مطالب از جهات گوناگون قابل درك است. نخست، بر اساس تجربه‏هاي ساده در زندگي، همه ما مي‏دانيم هر چيزي كه شخصا به ما ربط داشته باشد، بيشتر به سوي آن جذب مي‏شويم.
دوم، ربط‏دادن محتواي مطالب درسي به زندگي دانش‏آموزان، هدف اصلي انسان‏گرايي است.
سوم، برخي از متخصصان تعليم و تربيت معتقدند كه معنادار بودن مطالب، يادگيري را افزايش مي‏دهد و شخصي‏كردن يكي از راه‏ها براي معنادار كردن آنها است. هرچه بتوانيم مطالب را به‏طور شخصي ربط بدهيم، براي ما محسوس‏تر از اطلاعات بي‏ارتباط و انتزاعي است.[30]

توجه به اصل انگيزش در سيره معصومان(علیهم السلام)
 

معصومان(ع) مي‏كوشيده‏اند انگيزه يادگيري را در مخاطبان خود ايجاد، يا انگيزه موجود را از راه‏هاي گوناگون افزايش دهند. برخي از اين شيوه‏ها عبارت است از:

آگاهي‏بخشيدن درباره جهل
 

براي اين كار، گاه معصومان(ع) افراد را ابتدا به جهلشان آگاه مي‏ساختند و پس از اينكه از درون به علم و آگاهي احساس نياز مي‏كردند و از امام آموزش مي‏خواستند، امام به آموزش مي‏پرداخت. در سيره پيامبر اكرمˆ آمده است كه حضرت روزي به مسجد آمد. مردي نيز وارد مسجد شد و نماز گزارد؛ سپس نزد پيامبرˆ آمد و سلام كرد. پيامبرˆ پاسخ او را داد و فرمود: برگرد و نمازت را بخوان كه نماز نخوانده‏اي. آن مرد نمازش را دوباره خواند و نزد پيامبر آمد و سلام كرد. پيامبر باز فرمود: برگرد و نماز بخوان كه نماز نخواندي! تا سه بار پيامبر چنين كرد. آن مرد پس از بار سوم كه درمانده شده بود و نمي‏دانست عيب نمازش كجا است، عرض كرد به آن خدايي كه تو را به حق برانگيخت، من بهتر از اين نماز ياد ندارم تو آن را به من بياموز... .[31]

تشويق به علم‏آموزي
 

تشويق‏هاي مكرر به علم‏آموزي و يادگيري از سوي اهل‏بيت(علیهم السلام) ، روش ديگري براي ايجاد انگيزه است. در اين باره روايات بسياري نقل شده است كه به يكي از آنها اشاره مي‏شود: حضرت علي(علیه السلام) مي‏فرمايد:
ايها الناس اعلموا ان كمال الدين طلب العلم و العمل به و ان طلب العلم اوجب عليكم من طلب المال و ان المال مقسوم بينكم، مضمون لكم قد قسمه عادل بينكم و ضمنه سيفي لكم به و العلم مخزون عليكم عند اهله، قد امرتم بطلبه فاطلبوه؛ اي مردم بدانيد كه كمال دين در طلب علم و عمل به آن است و طلب علم بر شما واجب‏تر از طلب مال است؛ زيرا مال بين شما تقسيم و براي شما تضمين شده است. عادلي آن را بين شما قسمت و ضمانت كرده و به‏زودي به عهد خود وفا خواهد كرد؛ ولي علم را از شما پوشيده و نزد اهلش اندوخته است و به شما دستور داد كه به دنباش برويد و آن را بجوييد.[32]

تشويق و ترغيب دانش‏پژوهان
 

تشويق و تكريم دانش‏پژوهان، عامل ديگري در ايجاد انگيزه بيروني است. در اين زمينه در روايتي از امام باقر(علیه السلام) آمده است كه فرمود: پدرم زين‏العابدين(علیه السلام) هرگاه به دانش‏پژوهان جوان برمي‏خورد، به آنان نزديك مي‏شد و مي‏فرمود: آفرين بر شما! شما امانت داران علم هستيد. اميد است شما كه اكنون كودكان قوم هستيد، در آينده بزرگان قومي ديگر باشيد.[33] اين‌گونه برخوردهاي معصومان موجب تشويق اصحاب به فراگيري علم و تقويت انگيزه آنان مي‏شد.

راهكارهاي ايجاد انگيزش در دانش‏آموزان
 

* به دانش‏آموزان كمك شود تا نيازهاي كمبود خود را برطرف كنند.
* به دانش‏آموزان كمك شود تا علاقه به پاسخ‌گويي به نيارهاي وجود را در خود ايجاد كنند. (ابراز وجود كند)
* احساس كاميابي در دانش‏آموران ارتقا يابد.
* در آغاز درس دانش‏آموزان از اهداف آموزشي آگاه شوند.
* در موقعيت‏هاي مقتضي از تشويق‏هاي كلامي استفاده شود.
* از آزمون‏ها و نمره‏ها به صورت وسيله‏اي براي ايجاد انگيزش در يادگيرندگان استفاده شود.
* از خاصيت برانگيختگي مطالب استفاده شود.
* از ايجاد رقابت و هم‏چشمي ميان دانش‏آموزان جلوگيري شود.
* هنگام آموزش مطالب تازه از مثال‏هاي آشنا و هنگام كاربرد مطالب آموخته شده از موقعيت‏هاي تازه استفاده شود.
* افزون بر توضيح و تشريح مطالب به صورت كلامي، تا آنجا كه ممكن است از روش‌هاي ديگر آموزشي نيز استفاده شود.
* دانش‏آموزان به مشاركت در يادگيري تشويق شوند.
* پيامدهاي منفي مشاركت يادگيرندگان در فعاليت يادگيري كاهش داده شود.
* همواره دانش‏آموزان از روند يادگيري خود آگاه شوند.
* به دانش‏آموزان مسائل و تكاليفي ارائه شود كه نه خيلي ساده و نه خيلي دشوار باشد.
* مطالب درسي تا آنجا كه ممكن است به صورت معنادار ارائه شود.
* تكاليف و سؤالاتي به دانش‏آموزان داده شود كه آنها را به تفكر وادارد تا اينكه درس‏ها را طوطي‏وار حفظ نكنند.[34]

پی نوشت :
 

[24]. ولادكوفسكي، شوق يادگيري، ترجمه محمد پناهي، ص 35.
[25]. همان، ص 38.
[26]. يوسف كريمي، روان‌شناسي تربيتي، ص184.
[27]. همان، ص186.
[28]. علي‌اكبر سيف، روان‌شناسي پرورشي، ص170.
[29]. ولادكوفسكي، شوق يادگيري، ترجمه محمد پناهي، ص41
[30]. يوسف كريمي، روان‌شناسي تربيتي، ص 194.
[31]. علي حسيني‌‌زاده، سيره تربيتي پيامبرˆ و اهل‏بيت(ع)، ص38.
[32]. ابن شعبه حرّاني، تحف العقول، ص196.
[33]. محمدباقر مجلسي، بحار الانوار، ج44، ص196.
[34]. علي‌اكبر سيف، روان‌شناسي پرورشي، ص377.
 

ـ اسپالدينگ.چريل. ال، انگيزش در كلاس درس، محمدرضا نائينيان و اسماعيل بيابانگرد، تهران، وزارت آموزش و پرورش، انتشارات مدرسه، 1377.
ـ اسلاوين، رابرت ايي، روان‌شناسي تربيتي، ترجمه سيد محمدي، نشر روان، 1385.
ـ بيابانگرد، اسماعيل، روان‌شناسي تربيتي، تهران، نشر ويرايش، 1384.
ـ پارسا، محمد، انگيزش و هيجان، تهران، دانشگاه پيام نور، 1375.
ـ حسيني‏زاده، سيدعلي، سيره تربيتي پيامبر و اهل‏بيت(ع)، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1384.
ـ خداپناهي، محمدكريم، انگيزش و هيجان، تهران، سمت، 1376.
ـ دل تايلا، شيوه‏هاي ايجاد انگيزه در افراد، فرهاد نائيني، تهران، بازرگاني، 1377.
ـ دينك مير، تشويق كودكان به يادگيري، ترجمه رضواني، مشهد، آستان قدس، 1372.
ـ سيد محمدي، يحيي، روان‌شناسي يادگيري، تهران، نشر روان، 1382.
ـ سيف، علي‏اكبر، روان‌شناسي پرورشي، تهران، آگاه، 1383.
ـ كريمي، يوسف، روان‌شناسي تربيتي، تهران، نشر ارسباران، 1385.
ـ كلاور. جان اي، روان‌شناسي تربيتي، علينقي خرازي، تهران، دانشگاه تهران،1382.
ـ گانيه، روبرت، شرايط يادگيري و نظريه آموزش، ترجمه نجفي زند، تهران، رشد، 1368.
- دوفصلنامه علمي -تخصصي اسلام و پژوهشهاي تربيتي شماره 1

ارسال مقاله توسط کاربر محترم سایت: samsam