ديابتي‌ها چقدر ميوه بخورند؟


 

نويسنده:پيمان صفردوست




 

پرسشي از دکتر مسعود کيمياگر متخصص تغذيه و رژيم‌درماني
 

زل زده بود به ميوه‌هاي روي ميز و با حسرت نگاه‌شان مي‌کرد. پيش‌دستي را مقابل‌اش گذاشتم و گفتم «بفرماييد». گفت: «نه؛ ممنون!» به شوخي گفتم: «برداريد، نمک نداره!» لبخند تلخي زد و گفت: «قند که داره... من ديابت دارم!»

آقاي دکتر! به نظر شما اين نظر صحيح است که ميوه‌ها به دليل ميزان قند بالا بايد از رژيم غذايي فرد مبتلا به ديابت حذف شوند؟
 

ببينيد؛ به طور کلي هر انسان بايد 50 تا 60 درصد انرژي مورد نياز خود را از مواد کربوهيدراتي (مواد قندي و نشاسته) تامين کند. افراد مبتلا به ديابت هم مانند ساير افراد بايد کالري مورد نياز خود را از کربوهيدرات‌ها تامين کنند و به دليل اينکه قندهاي ساده مثل قند، شکر، عسل، مربا، نوشابه و ... حتي‌الامکان از رژيم غذايي اين افراد حذف مي‌شود، اين انرژي بايد از طريق موادي مثل نان، برنج، ماکاروني و ميوه‌ها تامين شود. از سوي ديگر ميوه‌ها به دليل دارا بودن ويتامين‌هايي مثل ويتامين C و ويتامين A، فيبر، آنتي‌اکسيدان‌ها و ترکيبات آنتوسيانين نقش مهمي در سلامت افراد دارند و از رژيم غذايي قابل حذف نيستند. در واقع ميوه‌ها در تغذيه بيماران ديابتي جايگاه ويژه‌اي دارند.

پس اين باور غلط از کجا آمده؟
 

اين مساله که افراد خود را در مقابل ممنوعيت مصرف ميوه‌ها قرار مي‌دهند، از اينجا ناشي مي‌شود که عده‌اي از مردم گمان مي‌کنند برخي از ميوه‌ها قندخون را به سرعت افزايش مي‌دهند. البته ما هم اين موضوع را قبول داريم که ميوه‌ها از نظر نمايه گليسمي (سرعت بالا بردن قندخون) با هم تفاوت دارند ولي اين تفاوت به گونه‌اي نيست که ما بخواهيم اين ميوه‌ها را از رژيم غذايي فرد حذف کنيم. به طور قطع مصرف ميوه‌هايي مثل گيلاس و سيب که نمايه (انديس) گليسمي پايين‌تري نسبت به ساير ميوه‌ها دارند بهتر است ولي اين دليل نمي‌شود که مصرف ميوه‌هايي مثل خرما و انگور که نمايه گليسمي بالاتري دارند، ممنوع شود. ما به بيماران توصيه نمي‌کنيم که حتما ميوه‌هاي با نمايه گليسمي پايين را مصرف کنند ولي در مورد ميزان مصرف و تعداد واحدهايي که مي‌توانند مصرف کنند، به آنها اطلاعات کافي را مي‌دهيم.

اين واحدها بر چه اساسي تعيين مي‌شوند؟
 

يک واحد از يک ميوه، مقداري از آن است که 15 گرم ماده قندي داشته باشد. اين مقدار برابر با يک پرتقال، يک سيب، يک خوشه کوچک انگور يا يک چهارم يک طالبي است. يک بيمار ديابتي بر حسب شرايط، سليقه و علاقه‌اش مي‌تواند بين 3 تا 4 واحد ميوه مصرف کند که اين مقدار در افراد جوان که کالري بيشتري در روز دريافت مي‌کنند مي‌تواند حتي به 5 واحد هم برسد.

شما گفتيد که بيماران مي‌توانند از ميوه‌هاي مختلف استفاده کنند ولي بسياري از بيماران ديابتي، توسط پزشک از خوردن ميوه‌هايي مثل خربزه و هندوانه منع مي‌شوند.
 

به نکته جالبي اشاره کرديد. اين دو ميوه (هندوانه و خربزه) ميوه‌هايي هستند که مردم و به خصوص مبتلايان به ديابت، خيلي از آنها مي‌ترسند و همان‌طور که گفتيد، برخي پزشکان، بيماران خود را از خوردن آنها منع مي‌کنند. البته اين مساله قابل توضيح است. درواقع نمايه (انديس) گليسمي هندوانه و خربزه تفاوت چنداني با بسياري از ميوه‌ها ندارد ولي مشکل اين دو ميوه در اين است حد مصرف آنها توسط بيمار چندان مشخص نيست. مثلا اگر به فردي، سيب داده شود، بعد از خوردن آن، به دنبال دومي نيست ولي همان فرد اگر دو قاچ هندوانه بخورد، دنبال دو قاچ ديگر خواهد بود. درواقع اگر بيماري بتواند خود را به خوردن همان دو قاچ هندوانه يا خربزه محدود کند، مي‌تواند آنها را نيز جزو واحدهاي ميوه خود قرار دهد، يعني يک فرد مبتلا به ديابت مي‌تواند حدود 250 گرم هندوانه، طالبي يا خربزه را به‌عنوان يکي از واحدهاي ميوه روزانه خود در نظر بگيرد.

فرد مبتلا به ديابت چه‌طور بايد اين 3 تا 4 واحد ميوه را در طول روز مصرف کند؟
 

مهم‌ترين نکته‌اي که فرد بايد در اين مورد به آن توجه کند اين است که هيچ‌گاه توصيه نمي‌شود فرد، تمام واحدهاي روزانه ميوه خود را در يک نشست مصرف کند و ترجيح بر اين است که اين مقدار بين ساعت‌هاي روز تقسيم شود. مثلا اگر فردي 3 عدد خرما را به عنوان يک واحد از ميوه‌هاي مصرفي روزانه در نظر گرفته است، بهتر است اين سه خرما را با فاصله‌هاي زماني مناسب مصرف کند.

اگر ميزان ميوه مصرف شده توسط بيمار، به اندازه 3 تا 4 واحد ميوه تعيين شده باشد، ديگر چه نيازي به رعايت اين فواصل وجود دارد؟
 

نه تنها در مورد ميوه‌ها که در مورد تمام موادغذايي مورد مصرف بيماران ديابتي، يکي از نکات بسيار اساسي اين است که مقدار قند در خون فرد، در يک زمان کوتاه افزايش زياد پيدا نکند. شايد بتوان اين مساله را با زمان اوج مصرف برق مقايسه کرد. در ساعت‌هاي خاصي در روز وقتي بيشترين کاربري از برق در منازل وجود دارد، توصيه مي‌شود که برخي از کارهايي که با مصرف برق همراه است، به ساعت کم‌مصرف منتقل شود زيرا قدرت توليد برق در يک شهر يا منطقه محدود است و اگر تمام موارد مصرف در يک بازه کوتاه محدود مي‌شود، مولدها توان تامين را نخواهد داشت. در بدن هم همين‌طور است. وقتي در يک ساعت خاص ميزان ورود قند به بدن بيش از حد توان توليد انسولين در بدن باشد، تعادل فيزيولوژيکي بدن دچار اختلال مي‌شود، پس ما ترجيح مي‌دهيم زمان اوج مصرف قند و ترکيبات قندي را در بين تمام ساعت‌هاي روز تقسيم کنيم.

اگر شخصي علاقه زيادي به ميوه‌ها داشته باشد چگونه مي‌تواند تعداد واحدهاي مصرفي ميوه را در طول روز افزايش دهد؟
 

آنچه در تغذيه افراد مبتلا به ديابت مهم است کل ميزان انرژي و کالري دريافتي است که نبايد از مقادير تعيين شده فراتر برود. رژيم‌هايي که معمولا براي تغذيه اين افراد تنظيم مي‌شود، (3 تا 4 واحد ميوه، 6 تا 11 واحد نان و غلات)، بر مبناي نيازهاي يک فرد عادي است ولي مي‌توان با کم کردن از ميزان يک گروه از مواد غذايي،‌ به همان ميزان بر ميزان گروه ديگر افزود. البته اين تغييرات از جهات ديگر هم اهميت دارند. مثلا بايد به اين نکته نيز توجه داشت که قند ميوه زودتر از قند غلات جذب مي‌شود و ترجيح در مورد بيماران ديابتيک بر اين است که قند به صورت تدريجي جذب شود و افزايش ميوه و کاهش غلات در رژيم‌غذايي مي‌تواند تعادل آن را به هم بزند. بنابراين توصيه ما به افراد اين است که حتي‌المقدور از رژيم غذايي متعادل پيروي کنند. ما در مورد بيماران ديابتي ميوه‌اي به نام ميوه ممنوعه نداريم. ميزان مصرف را محدود مي‌کنيم ولي ممنوعيت مصرف آن را به دليل اينکه هم از لحاظ فيزيولوژيک و هم از لحاظ رواني بر بيمار تاثير منفي مي‌گذارد، رد مي‌کنيم.
منبع:www.salamat.com