دانشگاه بنگاه کاريابي نيست


 

نويسنده:دکتر فرهاد فراهاني*




 
بسياري از روان‌شناسان بر اين باورند که موفقيت همان چيزي است که ذهن ما مي‌سازد و در واقع، پيروزي و کاميابي کلا يک امر نسبي است؛ مثلا از نظر يک عده شما فردي قابل قبول هستيد و کارهاي‌تان موجه است اما از نظر برخي ديگر، يک انسان کاملا معمولي و شايد حتي ناموفق باشيد.
ولي اين شما هستيد که اين جريان‌ها را به وجود آورده‌ايد. ورود به دانشگاه هم يکي از همين جريان‌هاست. هدف فرد براي ورود به دانشگاه بايد رشد باشد؛ رشدي که باعث تحول شود و براي تحقق آن، فرد بايد وقت‌اش را در محيط علمي بگذراند. در حقيقت، دانشگاه و برنامه‌هاي آن براي اين نيست که حتما براي دانشجو شغل و موقعيت ايجاد کند، بلکه دانشگاه مي‌تواند طرز فکر افراد را متحول کند و ارتقا ببخشد. به نظر من، خانواده‌هايي که به جوانان‌شان براي عدم راهيابي به دانشگاه سرکوفت مي‌زنند و آينده او را در خارج از دانشگاه تيره و تار جلوه مي‌دهند، به ايجاد اين تصور غير واقعي از دانشگاه دامن مي‌زنند. همه ما بايد اين را دريابيم که دانشگاه محل آماده‌سازي افراد براي ورود به جامعه است، نه بنگاهي براي کاريابي و کارپردازي.
بسياري از افراد (همان‌طور که خودتان هم احتمالا سراغ داريد) موفق مي‌شوند به دانشگاه راه پيدا کنند و به مدارج بالاي علمي برسند اما به هيچ عنوان جزو انسان‌هاي موفق طبقه‌بندي نمي‌شوند؛ بنابراين به راحتي مي‌توان گفت که دانشگاه هدف نيست، بلکه دانشگاه سکوي پرتابي است براي رسيدن به موفقيت و بدون دستيابي به اين سکو هم مي‌توان از طرق ديگر فرد موفقي بود. از طرف ديگر، براي بسياري از دانشجويان، دانشجو بودن اولين تجربه زندگي مستقل و دور از خانه است. اين به تنهايي شايد بيشتر از تحصيلات شما ارزش داشته باشد زيرا پرورش واقعي شما از همين جا شروع مي‌شود. در عين حال، زندگي دانشجويي مي‌تواند عاملي براي فشارهاي روحي باشد و قبول کنيد که اين فشارهاي روحي در زندگي حالتي طبيعي است. در اين شرايط بايد با دوستان خود صحبت کنيد و از آنها دوري نکنيد. شرايط يادگيري موفقيت‌آميز عبارت‌اند از: تمايل به يادگيري و اعتقاد راسخ به انگيزه و هدف؛ يادگيري با انجام فعاليت، تمرين، اشتباه کردن، تصحيح خطا؛ تحمل بازخوردهاي ديگران؛ انديشيدن درباره آنچه مي‌آموزيد و مديريت زمان.

پي‌نوشت‌ها:
 

* روان‌شناس

منبع:www.salamat.com