زمينهسازي براي ظهور؛ آرمان انقلاب اسلامی(1)
زمينهسازي براي ظهور؛ آرمان انقلاب اسلامی(1)
زمينهسازي براي ظهور؛ آرمان انقلاب اسلامی(1)
نويسنده: ابراهيم شفيعي سروستاني
22 بهمن 57 نقطه عطفي در حيات سياسي ـ اجتماعي ملت ايران و روز پیروزی نهضت اسلامي به رهبري امام خميني(ره) است. نهضتي که با بهرهگيري روشنبينانه از آموزههاي شيعي به ويژه فرهنگ شهادتطلبيِ برخاسته از قيام عاشورا و فرهنگ مهدويت و انتظار توانست به حاکميت استبداد داخلي و استعمار خارجي بر سرنوشت مردم ولايتمدار ايران خاتمه دهد و نخستين حکومت شيعي تمام عيار را در اين کشور مستقر سازد.
سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی فرصت مناسبي براي بازخواني يکي از مباني مهم اعتقادي اين انقلاب؛ يعني تلاش براي زمينهسازي ظهور امام مهدي(ع) به عنوان وظيفه و تکليفي شرعي در دوران غيبت است.
با بزرگداشت ياد و نام امام خميني(ره) و همه شهيداني که به شوق ياري امام زمان(ع) رهرو راه آن امام شدند، به بررسي اجمالي نظريه لزوم زمينهسازي براي ظهور و برخي از مهمترين مباني آن ميپردازيم.
يکي از پرسشهاي مطرح درباره انقلاب جهاني امام مهدي(ع) اين است که آيا ما افزون بر انتظار فرج و چشم به راه بودن براي ظهور آن حضرت وظيفهاي در زمينه آمادهسازي زمينه ظهور داريم يا خير؟ برخي بر اين باورند که ما وظيفهاي در اين زمينه نداريم؛ زيرا ظهور امام مهدي(ع) تنها در گرو اذن خداوند است و هر زمان که اراده الهي به اين امر تعلق گيرد، ظهور واقع ميشود. بنابراين انسانها نقشي در پيش افتادن يا پس افتادن ظهور و زمينهسازي براي آن ندارند. در مقابل اين ديدگاه، برخي معتقدند که زمينهسازي براي ظهور و فراهم آوردن شرايط تشکيل حکومت جهاني منجي موعود از وظايف انکارناپذير منتظران است و مردم ميتوانند با اهمال شايسته خود ظهور امام مهدي(ع) را نزديکتر کنند. حضرت امام خميني(ره) معتقد به اين ديدگاه بود و در سراسر دوران مبارزه خود همواره بر وظيفه و تکليف همگاني براي زمينهسازي ظهور تاکيد ميکرد.
براي روشنتر شدن ديدگاه امام خمینی(ره) دراينباره، به گزيدهاي از رهنمودهاي ايشان در سه بخش اشاره ميکنيم. در بخش اوّل، ديدگاه امام راحل(ره) را در زمينه وظايف منتظران در عصر غيبت و تكليف آنها در زمينة فراهم كردن شرايط ظهور، در بخش دوم، ديدگاه ايشان را دربارة نقش انقلاب اسلامي در زمينهسازي ظهور امام مهدي(ع) و در بخش سوم ديدگاه آن رهبر فرزانه را در زمينه ضرورت تشکيل حکومت جهاني اسلام به عنوان يکي از مهمترين اهداف انقلاب اسلامي بررسي ميکنيم:
«همة ما انتظار فرج داريم و بايد در اين انتظار، خدمت كنيم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما بايد كوشش كنيم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پيدا كند و مقدمات ظهور انشاء الله تهيه بشود».1
ايشان در يكي ديگر از سخنان خود با نقد ديدگاههاي موجود دربارة انتظار، ديدگاه خود در اين زمينه را اينگونه بيان ميكند:
«البته اين پر كردن دنيا را از عدالت، اين را ما نميتوانيم بكنيم. اگر ميتوانستيم، ميكرديم، امّا چون نميتوانيم بكنيم، ايشان بايد بيايند. الآن عالم پر از ظلم است. شما يك نقطه هستيد در عالم، عالم پر از ظلم است. ما بتوانيم جلوي ظلم را بگيريم، بايد بگيريم؛ تكليمان است. ضرورت اسلام و قرآن تكليف ما كرده است كه بايد برويم همه كار را بكنيم، امّا نميتوانيم بكنيم. چون نميتوانيم، بايد او بيايد تا بكند، ولي بايد فراهم كنيم كار را. فراهم كردن اسباب این است كه كار را نزديك بكنيم، كار را همچو بكنيم كه مهيا بشود عالم براي آمدن حضرت».2
از اين سخنان، ديدگاه امام راحل(ع) دربارة زمينهسازی ظهور به خوبي روشن ميشود.
«اميدوارم كه اين انقلاب يك انقلاب جهاني بشود و مقدمه براي ظهور حضرت بقيهالله ـ ارواحنا له الفداء ـ باشد».3
«اميد است كه اين انقلاب جرقه و بارقهاي الهي باشد كه انفجاري عظيم در تودههاي زير ستم ايجاد نمايد و به طلوع فجر انقلاب مبارك حضرت بقيـ[الله ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ منتهي شود».4
«من اميدوارم كه ما به مطلوب حقيقي برسيم و متصل بشود اين نهضت به نهضت بزرگ اسلامي و آن نهضت ولي عصر(ع) هست».5
«ان شاءالله اسلام را آن طور كه هست در اين مملكت پياده كنيم و مسلمين جهان نيز اسلام را در ممالك خودشان پياده كنند... و زور و ظلم و جور از دنيا برطرف بشود و مقدمه باشد براي ظهور ولي عصر ـ ارواحنا له الفداء ـ ».6
«خداوندا بر ما منت بنه و انقلاب اسلامي ما را مقدمه فروريختن کاخهاي ستم جباران و افول ستاره عمر متجاوزان در سراسر جهان گردان و همه ملتها را از ثمرات و برکات وراثت و امامت مستضعفان برخوردار فرما».7
«خداوند همه ما را از قيدهاي شيطاني رها فرمايد تا بتوانيم اين امانت الهي را به سر منزل مقصود برسانيم و به صاحب امانت، حضرت مهدي موعود ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ رد كنيم».8
«... جنبشي كه از طرف مستضعفان و مظلومان جهان عليه مستكبران و زورمندان شروع شده و در حال گسترش است، اميد بخش آتيهاي روشن است و وعده خداوند تعالي را نزديك و نزديكتر مينمايد. گويي جهان مهيّا ميشود براي طلوع آفتاب ولايت از افق مكّه معظّمه و كعبه آمال محرومان و حكومت مستضعفان. از پانزدهم خرداد 42 كه حكومت مستكبران جبار در اين سرزمين به اوج خود رسيده بود و ميرفت تا عربده شوم «أنا ربّكم الأعلي» از حلقوم فرعون زمان طنين افكند، تا 22 بهمن 57 كه پايه حكمراني جبّاران عصر در اين مرز و بوم فرو ريخت و تخت و تاج دو هزار و پانصد ساله فرعونگونه ستمشاهي به دست تواناي زاغهنشينان و ستمديدگان تاريخ بر باد رفت و طومار تاراجگريها و حكمفرماييهاي شيطان بزرگ و شيطانكهاي وابسته و پيوسته به آن درهم پيچيده شد، ايامي معدود بيش نبود،... ولي تحوّلي كه كمتر از صد سال بعيد به نظر ميرسيد با تقدير خداي بزرگ در اين ايّام معدود و ساعات محدود تحقّق يافت و جلوهاي از وعده قرآن كريم نورافشاني كرد و چه بسا كه اين تحول و دگرگوني، در مشرق زمين و سپس در مغرب و اقطار عالم تحقق يابد: «وليس من الله بمستنكر» كه دهر را در ساعتي بگنجاند و جهان را به مستضعفان، اين وارثان ارض بسپارد و آفاق را به جلوه الهي ولي الله الأعظم، صاحب العصر ـ أرواحنا له الفداء ـ روشن فرمايد و پرچم توحيد و عدالتي الهي را در عالم بر فراز كاخهاي سپيد و سرخ مراكز ظلم و الحاد و شرك به اهتزاز درآورد. «و ما ذلك علي الله بعزيز».9
امام راحل با ژرفانديشي تمام و با پشتوانه عظيم اعتقاد به انقلاب جهاني حضرت حجت(ع)، مسئولان نظام را از اينكه تنها به ايران بينديشند، برحذر داشت و فرمود:
«مسئولان ما بايد بدانند كه انقلاب ما محدود به ايران نيست. انقلاب مردم ايران، نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداري حضرت حجّت ـ ارواحنا له الفداء ـ است كه خداوند بر همه مسلمانان و جهانيان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد، مسائل اقتصادي و مادي اگر لحظهاي مسئولين را از وظيفهاي كه بر عهده دارند، منصرف كند، خطري بزرگ و خيانتي سهمگين را به دنبال دارد. بايد دولت جمهوري اسلامي تمامي سعي و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنمايد و اين بدان معنا نيست كه آنها را از اهداف عظيم انقلاب كه ايجاد حكومت جهاني اسلام است، منصرف كند».10
از اين رهنمود به خوبي استفاده ميشود كه امام خميني(ره)، تشکيل حکومت جهاني اسلام را يکي از مهمترين اهداف انقلاب اسلامي ميدانست. از همين رو، معتقد بود كه مسئولان نظام جمهوري اسلامي بايد همه تلاش خود را براي ايجاد اين حکومت به کار برند و متوجه باشند پرداختن به برنامههاي توسعه، حتي يك لحظه، آنها را از اين هدف بزرگ بازندارد؛ چون غفلت از آن، «خطري بزرگ و خيانتي سهمگين را به دنبال دارد».
ادامه دارد
/ع
سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی فرصت مناسبي براي بازخواني يکي از مباني مهم اعتقادي اين انقلاب؛ يعني تلاش براي زمينهسازي ظهور امام مهدي(ع) به عنوان وظيفه و تکليفي شرعي در دوران غيبت است.
با بزرگداشت ياد و نام امام خميني(ره) و همه شهيداني که به شوق ياري امام زمان(ع) رهرو راه آن امام شدند، به بررسي اجمالي نظريه لزوم زمينهسازي براي ظهور و برخي از مهمترين مباني آن ميپردازيم.
يکي از پرسشهاي مطرح درباره انقلاب جهاني امام مهدي(ع) اين است که آيا ما افزون بر انتظار فرج و چشم به راه بودن براي ظهور آن حضرت وظيفهاي در زمينه آمادهسازي زمينه ظهور داريم يا خير؟ برخي بر اين باورند که ما وظيفهاي در اين زمينه نداريم؛ زيرا ظهور امام مهدي(ع) تنها در گرو اذن خداوند است و هر زمان که اراده الهي به اين امر تعلق گيرد، ظهور واقع ميشود. بنابراين انسانها نقشي در پيش افتادن يا پس افتادن ظهور و زمينهسازي براي آن ندارند. در مقابل اين ديدگاه، برخي معتقدند که زمينهسازي براي ظهور و فراهم آوردن شرايط تشکيل حکومت جهاني منجي موعود از وظايف انکارناپذير منتظران است و مردم ميتوانند با اهمال شايسته خود ظهور امام مهدي(ع) را نزديکتر کنند. حضرت امام خميني(ره) معتقد به اين ديدگاه بود و در سراسر دوران مبارزه خود همواره بر وظيفه و تکليف همگاني براي زمينهسازي ظهور تاکيد ميکرد.
براي روشنتر شدن ديدگاه امام خمینی(ره) دراينباره، به گزيدهاي از رهنمودهاي ايشان در سه بخش اشاره ميکنيم. در بخش اوّل، ديدگاه امام راحل(ره) را در زمينه وظايف منتظران در عصر غيبت و تكليف آنها در زمينة فراهم كردن شرايط ظهور، در بخش دوم، ديدگاه ايشان را دربارة نقش انقلاب اسلامي در زمينهسازي ظهور امام مهدي(ع) و در بخش سوم ديدگاه آن رهبر فرزانه را در زمينه ضرورت تشکيل حکومت جهاني اسلام به عنوان يکي از مهمترين اهداف انقلاب اسلامي بررسي ميکنيم:
1ـ1. وظایف منتظران در عصر غیبت
«همة ما انتظار فرج داريم و بايد در اين انتظار، خدمت كنيم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما بايد كوشش كنيم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پيدا كند و مقدمات ظهور انشاء الله تهيه بشود».1
ايشان در يكي ديگر از سخنان خود با نقد ديدگاههاي موجود دربارة انتظار، ديدگاه خود در اين زمينه را اينگونه بيان ميكند:
«البته اين پر كردن دنيا را از عدالت، اين را ما نميتوانيم بكنيم. اگر ميتوانستيم، ميكرديم، امّا چون نميتوانيم بكنيم، ايشان بايد بيايند. الآن عالم پر از ظلم است. شما يك نقطه هستيد در عالم، عالم پر از ظلم است. ما بتوانيم جلوي ظلم را بگيريم، بايد بگيريم؛ تكليمان است. ضرورت اسلام و قرآن تكليف ما كرده است كه بايد برويم همه كار را بكنيم، امّا نميتوانيم بكنيم. چون نميتوانيم، بايد او بيايد تا بكند، ولي بايد فراهم كنيم كار را. فراهم كردن اسباب این است كه كار را نزديك بكنيم، كار را همچو بكنيم كه مهيا بشود عالم براي آمدن حضرت».2
از اين سخنان، ديدگاه امام راحل(ع) دربارة زمينهسازی ظهور به خوبي روشن ميشود.
2-1. نقش انقلاب اسلامي در زمينهسازي براي ظهور امام مهدي(ع)
«اميدوارم كه اين انقلاب يك انقلاب جهاني بشود و مقدمه براي ظهور حضرت بقيهالله ـ ارواحنا له الفداء ـ باشد».3
«اميد است كه اين انقلاب جرقه و بارقهاي الهي باشد كه انفجاري عظيم در تودههاي زير ستم ايجاد نمايد و به طلوع فجر انقلاب مبارك حضرت بقيـ[الله ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ منتهي شود».4
«من اميدوارم كه ما به مطلوب حقيقي برسيم و متصل بشود اين نهضت به نهضت بزرگ اسلامي و آن نهضت ولي عصر(ع) هست».5
«ان شاءالله اسلام را آن طور كه هست در اين مملكت پياده كنيم و مسلمين جهان نيز اسلام را در ممالك خودشان پياده كنند... و زور و ظلم و جور از دنيا برطرف بشود و مقدمه باشد براي ظهور ولي عصر ـ ارواحنا له الفداء ـ ».6
«خداوندا بر ما منت بنه و انقلاب اسلامي ما را مقدمه فروريختن کاخهاي ستم جباران و افول ستاره عمر متجاوزان در سراسر جهان گردان و همه ملتها را از ثمرات و برکات وراثت و امامت مستضعفان برخوردار فرما».7
«خداوند همه ما را از قيدهاي شيطاني رها فرمايد تا بتوانيم اين امانت الهي را به سر منزل مقصود برسانيم و به صاحب امانت، حضرت مهدي موعود ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ رد كنيم».8
3-1. حكومت جهاني اسلام، هدف اصلي انقلاب اسلامي
«... جنبشي كه از طرف مستضعفان و مظلومان جهان عليه مستكبران و زورمندان شروع شده و در حال گسترش است، اميد بخش آتيهاي روشن است و وعده خداوند تعالي را نزديك و نزديكتر مينمايد. گويي جهان مهيّا ميشود براي طلوع آفتاب ولايت از افق مكّه معظّمه و كعبه آمال محرومان و حكومت مستضعفان. از پانزدهم خرداد 42 كه حكومت مستكبران جبار در اين سرزمين به اوج خود رسيده بود و ميرفت تا عربده شوم «أنا ربّكم الأعلي» از حلقوم فرعون زمان طنين افكند، تا 22 بهمن 57 كه پايه حكمراني جبّاران عصر در اين مرز و بوم فرو ريخت و تخت و تاج دو هزار و پانصد ساله فرعونگونه ستمشاهي به دست تواناي زاغهنشينان و ستمديدگان تاريخ بر باد رفت و طومار تاراجگريها و حكمفرماييهاي شيطان بزرگ و شيطانكهاي وابسته و پيوسته به آن درهم پيچيده شد، ايامي معدود بيش نبود،... ولي تحوّلي كه كمتر از صد سال بعيد به نظر ميرسيد با تقدير خداي بزرگ در اين ايّام معدود و ساعات محدود تحقّق يافت و جلوهاي از وعده قرآن كريم نورافشاني كرد و چه بسا كه اين تحول و دگرگوني، در مشرق زمين و سپس در مغرب و اقطار عالم تحقق يابد: «وليس من الله بمستنكر» كه دهر را در ساعتي بگنجاند و جهان را به مستضعفان، اين وارثان ارض بسپارد و آفاق را به جلوه الهي ولي الله الأعظم، صاحب العصر ـ أرواحنا له الفداء ـ روشن فرمايد و پرچم توحيد و عدالتي الهي را در عالم بر فراز كاخهاي سپيد و سرخ مراكز ظلم و الحاد و شرك به اهتزاز درآورد. «و ما ذلك علي الله بعزيز».9
امام راحل با ژرفانديشي تمام و با پشتوانه عظيم اعتقاد به انقلاب جهاني حضرت حجت(ع)، مسئولان نظام را از اينكه تنها به ايران بينديشند، برحذر داشت و فرمود:
«مسئولان ما بايد بدانند كه انقلاب ما محدود به ايران نيست. انقلاب مردم ايران، نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداري حضرت حجّت ـ ارواحنا له الفداء ـ است كه خداوند بر همه مسلمانان و جهانيان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد، مسائل اقتصادي و مادي اگر لحظهاي مسئولين را از وظيفهاي كه بر عهده دارند، منصرف كند، خطري بزرگ و خيانتي سهمگين را به دنبال دارد. بايد دولت جمهوري اسلامي تمامي سعي و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنمايد و اين بدان معنا نيست كه آنها را از اهداف عظيم انقلاب كه ايجاد حكومت جهاني اسلام است، منصرف كند».10
از اين رهنمود به خوبي استفاده ميشود كه امام خميني(ره)، تشکيل حکومت جهاني اسلام را يکي از مهمترين اهداف انقلاب اسلامي ميدانست. از همين رو، معتقد بود كه مسئولان نظام جمهوري اسلامي بايد همه تلاش خود را براي ايجاد اين حکومت به کار برند و متوجه باشند پرداختن به برنامههاي توسعه، حتي يك لحظه، آنها را از اين هدف بزرگ بازندارد؛ چون غفلت از آن، «خطري بزرگ و خيانتي سهمگين را به دنبال دارد».
پي نوشت ها :
1.صحيفه نور، ج 7، ص 255.
2.همان، ج 20، ص 198.
3.همان، ج، 16، ص 88.
4.همان، ج 15، ص 75.
5.همان، ج 12، ص 175.
6.همان، ج 15، ص 170.
7.همان، ج 20، ص 118.
8.همان، ج 19، ص 11.
9.همان، ج 18، صص 11 و 12.
10.همان، ج 21، ص 108.
ادامه دارد
/ع
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}