آسيب شناسي فرهنگ مهدوي در عصر جهاني شدن(4)


 

نويسنده: زينب متقي زاده




 

3. چالش‌ها در حوزۀ کارکرد‌هاي فرهنگ مهدوي
 

گفتيم که فرهنگ مهدوي در بعد فردي و اجتماعي، داراي کارکرد‌هايي است که مهم ترين آن‌ها عبارتند از هويت بخشي و انسجام آفريني. جهاني شدن در شرايط کنوني اين کارکرد‌ها را نيز با چالشي جدّي روبه رو مي‌كند. براي مثال، جهاني شدن با روندي کنوني که به سوي گسترش فقر و بي‌عدالتي و فساد و... در حرکت است، تا حدّ بسياري مي‌تواند به ايجاد دل زدگي و نااميدي و عدم نشاط و پويايي بينجامد وبه همين دليل، کارکرد نشاط بخشي و پويايي فرهنگ مهدوي را تحت الشّعاع خويش قرار دهد. از جمله آثار سوء ديگر آن را مي‌توان در موارد زير عنوان كرد:
چنان که متذکّر شديم، يکي از مهم ترين پيامدهاي فوق قلمروگرايي، کم رنگ شدن مرزها و در نتيجّه، تکثّر فرهنگي است که پيامد منطقي آن در سطح جوامع، شکل گيري هويت‌هاي چهل تکّه مي‌باشد. در چنين شرايطي، دو حالت امکان پذير است؛ اوّل آن که بر اين اساس، ناچار به حرکت در فضاهاي بينا متني شده و لذا به دليل نبود يک هويت مرکزي و مرجع، نوعي بي‌نظمي بر هويت تک تک افراد مستولي مي‌شود؛ و بنابراين، مرز ميان خودي و غير خودي از ميان رفته و هويت افراد با چالش جدي روبه رو مي‌شود. چنين فرايندي، براي فرهنگ‌هايي همچون فرهنگ مهدوي که درصدد حفظ موقعيت خويش در عصر جهاني شدن هستند، بسيار خطرآفرين است. دکتر نصر ضمن بيان يک ضرب المثل، اين خطر را براي فرهنگ اسلامي چنين گوشزد مي‌كند:
يک ضرب المثل سنتّي مي‌گويد: «شيطان از نقطه‌ها و لبه‌هاي تيز متنفّر است»... شيطان که در همه جا هست، تأثير خود را با تيره کردن همۀ نقطه‌ها و لبه‌هاي تيزي که به آن‌ها دسترسي داشته باشد بر جاي مي‌نهد؛ به طوري که در محيط‌هاي فرهنگي تحت سيطرۀ او، تمايزات دقيق، از ميان رخت بر مي‌بندد. لبه‌هاي تعاليم، مي‌فرسايند و صورت دقيق آن‌ها به تدريج از ميان مي‌رود. حقيقت و خطا هر چه بيشتر در هم مي‌شوند (نصر، 1381: ص284).
در اين شرايط، فرد، ميان هويت‌هاي گوناگون دچار نوعي سرگرداني و تضاد مي‌شود و از اين رو انديشه‌اي سيال و بي‌بنيان يافته و هر روز به گونه‌اي مي‌انديشد. با اين وصف، هيچ نقطۀ اتّصال و اتّکايي نيست که شخصيت فرد آن، ثبات يابد. حاصل چنين روندي، ايجاد التقاط بين حق و باطل ‌است.
اين درست است که ما از هويت بخشي فرهنگ مهدوي سخن به ميان رانديم؛ اما چنين کارکردي در شرايطي رخ مي‌دهد که فرد معتقد، دچار بي‌هويتي و از خود بيگانگي فرهنگي نشده باشد و باورها و ارزش‌هاي مهدوي را با عمق وجود خويش دريافته باشد. در غير اين صورت شرايط فوق قلمروگرايي، هويت‌هاي چهل تکّه‌اي را مي‌آفريند که به هيچ ارزشي پاي بند نيستند.
به همين دليل است که فرهنگ مهدوي از يک سو از آرميدن و حصاربندي و دوري از رويارويي با فرهنگ‌هاي ديگر، باز مي‌دارد و از سوي ديگر، از التقاط و محو مرزهاي ميان حق و باطل رويگردان است. در واقع در انديشۀ مهدوي، راه درست، صراط مستقيم است، راهي که از افراط و تفريط دوري گزيده و در ميانه حرکت مي‌کند.
پيش از اين، بيان كرديم که يکي از اصلي ترين کارکرد‌هاي فرهنگ مهدوي، انسجام بخشي به جامعه اسلامي است. اين کارکرد، از آن جا ناشي مي‌شود که فرهنگ مهدي با مرزبندي ميان خودي و غير خودي که بر اساس مرزهاي اعتقادي ترسيم مي‌شود، و از يک سو به فرد منتظر، هويت مي‌بخشد و از سوي ديگر در جامعۀ شيعي انسجام مي‌آفريند. امّا جهاني شدن، با ايجاد هويت‌هاي دو رگه و چهل تکّه، منجر به از هم گسيختگي فرهنگي شده. و چنين کارکردي را دچار خدشه مي‌كند. به اعتقاد بسياري از جامعه شناسان و فرهنگ شناسان، جهاني شدن، موجب يک نوع تجزيۀ اجتماعي مي‌شود. تجلي تجزيۀ اجتماعي، ظهور هويت‌هاي متفاوت اجتماعي است. بر اين اساس تلاقي جهاني شدن با فضاي عمومي مذهبي جديد و به تعبيري « تودرتو» شدن فرهنگ‌ها و يا ظهور «فضاي واحد فرهنگي» در کنار فضاهاي متمايز فرهنگي» موجب ظهور هويت‌هاي متفاوت اجتماعي و ديني شده است (عاملي:1382‌،ص131).
اين حالت در درجۀ اوّل، از کارکرد انسجام بخشي فرهنگ مهدوي جلوگيري كرده و در حفظ، تقويت و گسترش اين فرهنگ اختلال ايجاد مي‌نمايد.

4. چالش‌ها در بعد آرمان‌ها و چشم انداز فرهنگ مهدوي
 

جوّ حاکم بر فرايند جهاني شدن، رستگاري را در داشتن بيشترين لذّت مادّي، قلمداد مي‌كند. بدين سان، «جهاني شدن، رستگاري و سعادت بشري را با مفهوم قرارداد اجتماعي به عنوان مبناي اساسي ليبراليسم پيوند مي‌زند» (سجادي، همان: ص103). و آن را تنها، در چارچوب رفاه مادّي تفسير مي‌كند، در حالي که فرهنگ مهدوي رستگاري بشر را در گرو عبادت الهي و در چارچوب ارزش‌هاي ديني در نظر مي‌آورد. البته سعادتي که فرهنگ مهدوي مطرح مي‌كند؛ «در عرصۀ اجتماعي، روابط عادلانه و برابر را مدّ نظر دارد و در حوزۀ سياست نيز با ساختار سياسي مشروع و کارآمد که قبل از هر امري بتواند عدالت اجتماعي را برپا دارد، پيوند مي‌يابد» (سجادي،همان: ص103). يعني در انديشۀ مهدوي، سعادت و رفاه مادّي نيز مورد توجه قرار گرفته و در آرمان شهر مهدوي نيز بدان وعده داده شده است؛ اما رفاه و سعادت مادّي، هدف نهايي قلمداد نمي‌گردد. در اين نگرش سعادت بشر در گرو رسيدن به عبوديت حق است. اين در حالي است که جهاني شدن با روندي که در پيش گرفته است، به سوي زوال انسانيت، تباهي، فقر، بي‌عدالتي، بي‌بندوباري، بيماري و... در حرکت است. گويي هرگز به سرانجام نيکويي نخواهد رسيد. چنين روندي، حاصل پيشتازي انديشه‌هاي ليبرال دموکراسي در سطح جهان است و به اعتقاد ما، با تغيير اين رويکردها، تحولات عظيمي را شاهد خواهيم بود، اما در چنين شرايطي، قضاوت درباره آينده‌اي نامعلوم، قدري دور از ذهن خواهد بود وبه همين سبب، چشم انداز مدّ نظر فرهنگ مهدوي را دست نيافتني مي‌نماياند.

نتيجه
 

با توجه به مطالب گفته شده، آن چه تا کنون، جهاني شدن براي جوامع شيعي به ارمغان آورده، فاجعه آميز است. جهاني شدن با قلمروزدايي از مرزهاي جغرافيايي، بيش از همه باورها و وجوه زيربنايي فرهنگ مهدوي را به چالش مي‌خواند، به گونه‌اي که هم در بعد هستي شناسي، هم در بعد معرفت شناسي و روش شناسي، و هم در حيطۀ انسان شناسي با گسترش باورها و انديشه‌هاي متضاد به اين جوامع، فرهنگ مهدوي را از بنياد به چالش فرا مي‌خواند. از سويي ديگر جهاني شدن، ويژگي ها، کارکرد‌ها و آرمان‌هاي فرهنگ مهدوي را نيزبا چالشي جدّي روبه رو مي‌كند.
امّا هم چنان که پيش‌تر نيز اشاره كرديم، اين‌ها حاصل سياست‌ها و تصميماتي است که از سوي متولّيان کنوني جهاني شدن (مدرنيزم و پست مدرنيزم) اتّخاذ شده است، و به ذات و ماهيت پديدۀ جهاني شدن مربوط نيست؛ و لذا بيشترين چالش‌هايي که پيش روي فرهنگ مهدوي است، نه مربوط به ذات و جوهرۀ پديدۀ جهاني شدن، بلکه از سياست‌هاي اتخاذ شدۀ کنوني و مديريتي است که همينک بر فرايند جهاني شدن مستولي شده است.

پي نوشت ها :
 

[1]. social development.
[2]. نام بزرگترين فروشگاه و رستورانهاي زنجيره‌اي مواد غذايي در جهان كه هزاران شعبه در سراسر جهان دارد.
 

منابع
قرآن کريم
آشوري، داريوش، تعريف‌ها و مفهوم فرهنگ، تهران، مرکز اسناد فرهنگي آسيا، 1357ش.
ابوالقاسمي، محمد جواد و مهدي سجادي، پژوهشي در چالش‌هاي توسعۀ فرهنگ ديني با نگاه به آينده، تهران، عرش پژوه، 1384ش.
انبار لوئي، سعيد، «راديو و اينترنت» فصلنامه پژوهش و سنجش، بهار و تابستان 1379ش.
بشيريه، حسين، نظريه‌هاي فرهنگ در قرن بيست، تهران، مؤسسه فرهنگي آينده پويان، 1379ش.
بهروز لک، غلامرضا، مهدويت و جهاني شدن، مقاله در سايت باشگاه انديشه 28/5/1382ش.
تاجيک، محمد رضا، مقدمه‌اي بر استراتژِي‌هاي امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران، ج1، تهران، فرهنگ گفتمان، 1380ش.
تافلر، آلوين، جابه جايي قدرت، ترجمه شهيندخت خوارزمي، تهران، سيمرغ، چ پنجم، 1374ش.
. رجايي، فرهنگ، پديده جهاني شدن، وضعيت بشري و تمدن اطلاعاتي، ترجمه: عبدالحسين آذرنگ، تهران، نشر آگه، 1380ش.
ساشادينا و جاسم حسين، غيبت و مهدويت در تشيع اماميه، قم، مترجم، 1371ش.
سجادي، عبدالقيوم، درآمدي بر اسلام و جهاني شدن، قم، بوستان کتاب، 1381ش.
شايان مهر، عليرضا، دائره المعارف تطبيقي علوم اجتماعي، تهران، کيهان، 1377ش.
شايگان، داريوش، افسون زدگي جديد؛ هويت چهل تکّه، ترجمه فاطمه ولياني، تهران،فرزان روز،1380ش.
شولت، يان.آرت، نگاهي موشکافانه به پديده جهاني شدن، ترجمه مسعود کرباسيان، تهران، انتشارات علمي و فرهنگي، 1382ش.
طوسي، محمد بن حسن، الغيبه، بي‌جا، المؤسسة المعارف الاسلامية، بي‌تا.
مفيد، محمد بن نعمان، الارشاد، لبنان، مؤسسه الاعلمي، 1399 ق.
صاحبي، محمد جواد، جهاني شدن و دين؛ فرصت‌ها و چالش‌ها، قم، احيا گران، 1382ش.
طبسي، نجم‌الدين، چشم اندازي به حكومت مهدي، قم، بوستان كتاب، 1380ش.
عليپور نجفعلي، محمد، چالش‌هاي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران، پايان نامه کارشناسي ارشد رشته علوم سياسي دانشگاه باقرالعلوم عليه السلام.
فاکس، جرمي، تقابل‌هاي پسامدرن چامسکي و جهاني سازي، ترجمه مزدک انوشه، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد، 1381.ش
قوام، عبدالعلي، جهاني شدن و جهان سوم، تهران، وزارت امور خارجه، 1382ش.
کاظمي، علي اصغر، جهاني شدن يا جهاني سازي، تهران، قومس، 1380ش.
صافي گلپايگاني، لطف‌الله، منتخب الاثر، سوم، بي‌جا، مؤسسه معارف اسلامي، بي‌تا.
کوئن، بروس، مباني شناسي، ترجمه غلامعباس توسلي و رضا فاضل، تهران، سمت،1376ش.
گنون، رنه، بحران دنياي مدرن، ترجمه ضياءالدين دهشيري، تهران، اميرکبير، 1372ش.
گيدنز، آنتوني، تجدّد و تشخّص؛ جامعه و هويت شخصي در عصر جديد، ترجمه ناصر موفقيان، تهران، نشر ني، 1378ش.
مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفا، 1403ق.
مرقاني، طه، جهانشمولي اسلام و جهاني سازي، تهران، مجمع جهاني تقريب مذاهب، 1382ش.
مطهري، مرتضي، قيام و انقلاب مهدي از ديدگاه فلسفه تاريخ، بيستم، تهران، صدرا، 1378ش.
نعماني، محمد ابراهيم، الغيبه، دارالکتب الاسلامي تهران، 1363ش.
نصر، حسين، اسلام و تنگنا‌هاي انسان متجدد، ترجمه انشاءالله رحمتي، تهران، سهروردي، 1381ش.
مالکوم واترز، جهاني شدن، ترجمه اسماعيل مرداني گيوي و سياوش مريدي، تهران: سازمان مديريت صنايع، 1379ش.
هانس، پيتر مارتين و هارالد شومن، دام جهاني شدن، ترجمه: حميد رضا شه ميرزادي، تهران، مؤسسۀ فرهنگي دانش و انديشه معاصر،1378ش.
هلالي، سليم بن قيس، اسرار آل محمد(ص)، ترجمه: ابراهيم نداف زاده و همزه کريم خواني، قم، عطر ياس، 1386ش.
نرم افزار:
1- دايره المعارف بريتانيکا، سال 2003.
2- نرم افزار موعود.
3- نرم افزار جامع الاحاديث.
4- نرم افزار گنجينه.
www.entizar.ir