کي بايد شغل‌مان را عوض کنيم؟


 

ترجمه: فاطمه افروغ




 
اگر از شغل‌تان رضايت نداريد، نگران نباشيد؛ شما تنها نيستيد! براساس يکي از تازه‌ترين تحقيقات آمريکايي، بيش از نيمي از شاغلين در کشور آمريکا رضايت شغلي ندارند و همين باعث کاهش بازده کاري‌ آنها مي‌شود. محققان مي‌گويند خيلي از افراد اصلا نمي‌دانند به چه دليلي کارشان را دوست ندارند و ممکن است مدت‌هاي طولاني با وجود اين نارضايتي کار کنند و به تدريج دچار افسردگي شوند. آنها 12 معيار را ذکر مي‌کنند و مي‌گويند هر کسي که با 9 مورد از اين موارد 12گانه دست و پنجه نرم مي‌کند، بهتر است به خاطر سلامت جسم و روح خودش و بهبود کارايي اداره‌اش، شغل خودش را عوض کند.
سردردهاي ميگرني، بي‌خوابي، افسردگي و انزوا، عصبانيت و بيماري‌هاي عفوني پي در پي از جمله بيماري‌هايي هستند که در اثر ضعف سيستم دفاعي بدن در پي استرس شغلي و فشار رواني زياد هنگام کار به وجود مي‌آيند. رنج کشيدن طولاني‌مدت از هر يک از اين بيماري‌هاي جسمي و رواني مي‌تواند نشان‌دهنده رضايت نداشتن شما از کارتان باشد.
ممکن است که شما نقش مهمي در پيشرفت امور اداره يا کارخانه‌تان داشته باشيد يا حداقل در قسمتي که کار مي‌کنيد بهترين باشيد، اما هنگام تصميم‌گيري‌هاي بزرگ يا حتي تصميم‌هايي که مربوط به خودتان است (مانند عوض کردن اتاق يا وظايف‌تان) اصلا ازتان سوال نشود. اين حضور نداشتن شما در تصميم‌گيري‌ها يعني بي‌اهميت بودن نقش‌تان براي مسوولان محل کارتان.
اگر فکر مي‌کنيد در سال‌هاي شروع به کار، چيزهاي زيادي ياد گرفته‌ايد و تمام مهارت و توانايي‌تان را براي بهبود کارتان به کار برده‌ايد و حالا ديگر هيچ چيز جديدي در کار ياد نمي‌گيريد و هر روز، از صبح تا عصر مدام کارهاي تکراري انجام مي‌دهيد، شايد وقت‌اش رسيده باشد که به فکر تغيير شغل‌تان باشيد.
نداشتن يک اتاق يا ميز شخصي براي کساني که تمام وقت‌شان در يک اداره مشغول کار هستند، يعني نداشتن اطمينان شغلي، يعني عدم پذيرش آنها توسط مقامات بالاتر و اين نبود اطمينان شغلي باعث مي‌شود کار کردن تحت استرس باشد و آدم نتوانيد کارهاي خودش را به بهترين شکل انجام دهد.
اگر کارفرماي شما هيچ وقت به نظرات‌تان اهميت نمي‌دهد و براي کوچک‌ترين کار اشتباهي تحقيرتان مي‌کند، بهتر است به ارزش‌هاي وجودي خود اهميت بدهيد و از قيد کارتان بگذريد. هيچ چيز مانند تحقير و کوچک شمرده شدن، روح انسان‌ها را آزار نمي‌دهد. پس به خودتان احترام بگذاريد و به فکر شغل جديدي باشيد.
اگر دوستان و همکاران‌تان رفتار مناسبي با شما ندارند و مدام در پي کنکاش در زندگي‌تان هستند و چشم ديدن شما را ندارند و اغلب اوقات در حال خراب کردن شما پيش رييس‌تان هستند، بهتر است زياد به فکر ادامه کار در آن اداره نباشيد و مطمئن باشيد که هفت، هشت ساعت کار روزانه با کساني که اصلا دوست‌شان نداريد و آزارتان مي‌دهند، بيشتر به ضررتان است تا به سودتان.

کار کردن در اداره يا کارخانه‌اي که وضعيت مناسبي ندارد و هر آن ممکن است به خاطر تعديل نيرو، کارمندان‌اش را اخراج کند، کار عاقلانه‌اي نيست. همچنين کارکردن در جايي که مدام رييس و معاون آنجا عوض مي‌شود هم خوشايند نيست. بهتر است جايي کار کنيد که امنيت شغلي داشته باشد و شما بدانيد که رييس‌تان کيست و مجبور نباشيد هر چند ماه يک بار به خاطر عقايد رييس جديد، شيوه کار کردن‌تان را تغيير دهيد.
دعواهاي سطحي و پيش پا افتاده و اختلاف‌هاي معمولي، قابل حل و فصل هستند اما اگر با رييس‌تان حسابي حرف‌تان شد و حرمت‌هاي بين‌تان شکسته شد، بايد براي پيشگيري از دعواها و توهين‌هاي آتي، دست از کارتان بکشيد زيرا رابطه‌اي که از پايه ويران شود، ديگر قابل بازگشت نيست.
اگر احساس مي‌کنيد وقتي را که هر روز به کار کردن اختصاص مي‌دهيد، برطرف‌کننده نياز مالي يا اجتماعي‌تان نيست بهتر است به فکر کار و موقعيت جديدي باشيد. هر روز سر کار رفتن، آن هم در ساعاتي مشخص به خودي خود خسته‌کننده است، حالا اگر اين کار خسته‌کننده با نبود رضايت خاطر هم همراه شود ديگر عذاب‌آور مي‌شود.
يک تغيير اساسي در زندگي شخصي مانند ازدواج کردن يا بچه‌دار شدن ممکن است شما را وادار به تغيير شغل کند. شايد اين تغيير شغل به خاطر نياز شما به درآمد بيشتر يا تغيير محل زندگي‌تان باشد يا حتي اينکه به وقت بيشتري براي گذراندن با خانواده‌تان نياز داشته باشيد.
کار کردن در محيطي که همه کارمندان يا کارفرمايان به بهانه صميمي بودن، بدزباني مي‌کنند اصلا توصيه نمي‌شود. شما با کار کردن در چنين محيط‌هايي به مرور زمان اعتماد به نفس‌تان را از دست مي‌دهيد و شخصيت‌تان آن قدر تنزل پيدا مي‌کند که ديگر به راحتي به هر تحقير و توهيني تن مي‌دهيد.
اگر يکي از دوستان، آشنايان يا خويشاوندان‌تان کار بهتري را به شما پيشنهاد کرد، هرگز به خاطر وابستگي به شغل فعلي‌تان آن را رد نکنيد. براي انتخاب شغل بايد اولين معيارتان برآورده شدن نيازهاي مالي و اجتماعي‌تان باشد نه چيز ديگري. براي اينکه از تصميم‌ تغيير شغل‌تان پشيمان نشويد و افسوس گذشته را نخوريد، بهتر است که اين نکات را رعايت کنيد:
• قبل از تصميم‌گيري، حتما با همسر و پدر و مادرتان مشورت کنيد.
• پيش از تصميم قطعي، همه راه‌ها را برويد و کليه جنبه‌هاي کارتان را بسنجيد. براي مثال، اگر از حقوق دريافتي خود رضايت نداريد، با کارفرماي‌تان در اين مورد صحبت کنيد، شايد مشکل‌تان حل شد. اگر ديديد که مشکل، حل‌شدني نيست؛ پيش از ترک کار، در مورد محل کار و شغل جديد خوب تحقيق نماييد.
• تا يک کار مناسب جديد پيدا نکرديد، در مورد قطع همکاري با کارفرما يا همکاران‌تان صحبت نکنيد.
• چند ماه قبل از ترک کار، مقداري پس‌اندازتان را بيشتر کنيد تا اگر چند وقتي از اين کار به آن کار در رفت و ‌آمد بوديد يا بي‌کار مانديد، بي‌پولي به شما فشار نياورد و مجبور به انتخاب شغلي بدتر از آنچه داشتيد، نشويد.
• هر وقت احساس کرديد که ديگر کارتان را دوست نداريد، به اقوام و نزديکان‌تان بسپاريد که موقعيت‌هاي خوب کاري را به شما معرفي کنند.
• قبل از اعلام تصميم به قطع همکاري خود با محل کارتان، چند روزي مرخصي بگيريد تا با ذهني باز و آرام تصميم‌تان را عملي کنيد.
منبع:www.salamat.com